من عاشقـ ه اینام...ینی بودم...چون.....چونکه دیگه نیستن...
من عاشقـه اینام...ینی بودم...چون.....چونکه دیگه نیستن....
فقط ۳تاشون موندن...
اینا داخل خونم...همخونم بودن...همدم...بدون آزار....
حتی اوقاتی که خونه بودم... باهاشون حرف میزدم...
اونام سروحاتر میشدن...کلی وقت میذاشتم براشون...
چون رفیقام و بودن،باهاشون زندگی میکردم...
تنهاییام رو پر میکردن....
ولی...یه مدتِ کوتاه...بی حوصله شدم...بهشون کم توجهی کردم....یه روز دیدم دارن پژمرده میشن....منم که.... شدیدن بی حوصله بودم....
باز توجهی نکردم بهشون....
تا اینکه...انقدر پژمرده و افسرده شدن ...تا نابود شدن....از بین رفتن....
بیش از دوسال داشتمشون ...بزرگشون کرده بودم....دوستون داشتم...
ولی بی توجهی...
بی توجهی ....نابودشون کرد....
حالا من موندمو....فقط ۳ تاشون ...که اونام سرسختن و کم نمیارن....
فکر کنم از من قویتر هستن....
و...بعد از این تجربه یِ تلخ....نتیجه گرفتم ...
بی توجهی و بی تفاوتی به اطرافمون...همه چیز رو نابود میکنه....
مواظبِ خودتون و اطرافتون باشیـد....
( مـاکـان )
(۲۴،۹،۱۴۰۰)
فقط ۳تاشون موندن...
اینا داخل خونم...همخونم بودن...همدم...بدون آزار....
حتی اوقاتی که خونه بودم... باهاشون حرف میزدم...
اونام سروحاتر میشدن...کلی وقت میذاشتم براشون...
چون رفیقام و بودن،باهاشون زندگی میکردم...
تنهاییام رو پر میکردن....
ولی...یه مدتِ کوتاه...بی حوصله شدم...بهشون کم توجهی کردم....یه روز دیدم دارن پژمرده میشن....منم که.... شدیدن بی حوصله بودم....
باز توجهی نکردم بهشون....
تا اینکه...انقدر پژمرده و افسرده شدن ...تا نابود شدن....از بین رفتن....
بیش از دوسال داشتمشون ...بزرگشون کرده بودم....دوستون داشتم...
ولی بی توجهی...
بی توجهی ....نابودشون کرد....
حالا من موندمو....فقط ۳ تاشون ...که اونام سرسختن و کم نمیارن....
فکر کنم از من قویتر هستن....
و...بعد از این تجربه یِ تلخ....نتیجه گرفتم ...
بی توجهی و بی تفاوتی به اطرافمون...همه چیز رو نابود میکنه....
مواظبِ خودتون و اطرافتون باشیـد....
( مـاکـان )
(۲۴،۹،۱۴۰۰)
۱۰.۷k
۲۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.