پارت هفتم عشق هوسی
ارسلان =یهووو دهنم وا موند این چه خونییه این خونست یا قصر چقدر خوشگل واوووو 🤭
دیا=رفتیم دم در دیدم ماشین ارسی جلو در من رفتم تو ماشین صندلی عقب نشستم که یهوو منین خر گفت
متین =ارسلان گاو من میخوام پیش زندگیم بشینم بیا برو. عقب دیدم ارسلان با کله رفت عقب🤭
دیانا=وا ارسلان چرا اینجوری اومد😁😁
من داشتم استوری میگرفتم که ارسلان رفت تو اینستا به متین گفت اون اهنگ حتی توخواب به پلی بعد رفت تو جایی که استوری میگیره اهنگ شروع شد
اهنگ=حتی تو خوابم دنبالتم برم کجا برم دنیا بخند به من دل به دلش راه نداره
دیانا= با حرکت هاش داشتم بیشتر به ارسلان علاقه می کردم خواستم جار بزنم ولی نمیشد اگه من سرزنشم کنه اگه بگه من خودم رل دارم چی ولکن بابا😔 ارسلان داشت تبلیغ می کرد
نیکا =تو دل دیا آشوب بود که یه وقت ارسلان عاشقش نباشه وقتی متین هی به من نزدیک می شد دیانا نگاه به ارسلان می کرد و ناراحت بود رفیق خرم 😪
دیانا =رسيديم جلوی پاساژ رفتیم تو پارکینگ و ماشین پارک کردیم داخل پاساژ شدم که یه پسر جلوم وایساد گفت دیانا خوبی برگشتم ببینم کیه که یهوووو
خماری =سلام داداش😉
داداش همایت کن ولی کپی نکن گاوم🦙😉
دیا=رفتیم دم در دیدم ماشین ارسی جلو در من رفتم تو ماشین صندلی عقب نشستم که یهوو منین خر گفت
متین =ارسلان گاو من میخوام پیش زندگیم بشینم بیا برو. عقب دیدم ارسلان با کله رفت عقب🤭
دیانا=وا ارسلان چرا اینجوری اومد😁😁
من داشتم استوری میگرفتم که ارسلان رفت تو اینستا به متین گفت اون اهنگ حتی توخواب به پلی بعد رفت تو جایی که استوری میگیره اهنگ شروع شد
اهنگ=حتی تو خوابم دنبالتم برم کجا برم دنیا بخند به من دل به دلش راه نداره
دیانا= با حرکت هاش داشتم بیشتر به ارسلان علاقه می کردم خواستم جار بزنم ولی نمیشد اگه من سرزنشم کنه اگه بگه من خودم رل دارم چی ولکن بابا😔 ارسلان داشت تبلیغ می کرد
نیکا =تو دل دیا آشوب بود که یه وقت ارسلان عاشقش نباشه وقتی متین هی به من نزدیک می شد دیانا نگاه به ارسلان می کرد و ناراحت بود رفیق خرم 😪
دیانا =رسيديم جلوی پاساژ رفتیم تو پارکینگ و ماشین پارک کردیم داخل پاساژ شدم که یه پسر جلوم وایساد گفت دیانا خوبی برگشتم ببینم کیه که یهوووو
خماری =سلام داداش😉
داداش همایت کن ولی کپی نکن گاوم🦙😉
۴۶.۸k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.