حالم خیلی بد بودو تنها بودم
حالم خیلی بد بودو تنها بودم
یه دختره دلنازک که سر چیزای کوچیک گریه میکرد
ناراحت بود
کسی پیشش نبودو ازش حمایت نمیکرد
بیگناه بود اما گناه کار خطابش میکردن
تا اینکه
تو وارد زندگیم شدی
https://wisgoon.com/kian_oi
همه چی تاقیر کرد
دیگه تنها نبودم یکیو داشتم که
غُر زدنامو دوست داشت
حسودی کردنامو
خل بازیامو
به حرفام گوش میداد
نمی خواست ناراحت باشم
حتی بخاطرم خیلی کارا کرد
با ورود تو یه خانم کوچولو هم اومدش https://wisgoon.com/fatemeh_1391_09
زمانی که اومد افسرده بودو حالش خوب نبود بهم اعتماد کرد
باهم حرف زدیم
کلی خاطره ساختیم
رمان نوشتیم
استوری های جور واجور
ادیت
حرفای باحال
کنار هم بودیم
اون 7 شاهزاده هم که امید ما 3 تان [bts] و امید یه لشکر بزرگی به اسم (Army)
درسته ازمون دورن
مارو تابه حال ندیدن
اما همیشه مراقبمون بودن
هر کاری برای برقراری ارتباط باهام رو انجام دادن
خواستن بیان چند بارم تلاش کردن
بیشتر وقتا لایو میومدن
حرفای انگیزشی و امید وار کننده میزندن
با اهنگاشون بهمون امید دادن
جون خیلیا رو به شخصه خودم که میخواستم بمیرم رو از نرگ نجات دادن
با وجود اینهمه هیتر
بازم ادامه دادن
اونا (bts)
ما (Army)
و
(https://wisgoon.com/fatemeh_1391_09
(https://wisgoon.com/kian_oi
بهترینیم
باهم ادامه میدیمو پیش، هم میمونیم تحد هر شرایطی از هم حمایت میکنیم
تسلیم نمیشیم
بهم اعتماد تاریمو تا حالمون بد شد و نیاز به کمک داشتیم باهم حلش میکنیم
نیازی نیست که تنهایی از پس مشکلاتمون بربیایم
https://wisgoon.com/fatemeh_1391_09
https://wisgoon.com/kian_oi
هر وقت که حالتون بد بود
ناراحت بودید یا هر چیزی که شده بود به خودم بگید
به خدا نه حالم بد میشه نه خسته میشم نه چیزه دیگه اید
ما باید بهم کمک کنیم مثل همیشه فهمیدید؟
یا کتک میخواید؟
یه دختره دلنازک که سر چیزای کوچیک گریه میکرد
ناراحت بود
کسی پیشش نبودو ازش حمایت نمیکرد
بیگناه بود اما گناه کار خطابش میکردن
تا اینکه
تو وارد زندگیم شدی
https://wisgoon.com/kian_oi
همه چی تاقیر کرد
دیگه تنها نبودم یکیو داشتم که
غُر زدنامو دوست داشت
حسودی کردنامو
خل بازیامو
به حرفام گوش میداد
نمی خواست ناراحت باشم
حتی بخاطرم خیلی کارا کرد
با ورود تو یه خانم کوچولو هم اومدش https://wisgoon.com/fatemeh_1391_09
زمانی که اومد افسرده بودو حالش خوب نبود بهم اعتماد کرد
باهم حرف زدیم
کلی خاطره ساختیم
رمان نوشتیم
استوری های جور واجور
ادیت
حرفای باحال
کنار هم بودیم
اون 7 شاهزاده هم که امید ما 3 تان [bts] و امید یه لشکر بزرگی به اسم (Army)
درسته ازمون دورن
مارو تابه حال ندیدن
اما همیشه مراقبمون بودن
هر کاری برای برقراری ارتباط باهام رو انجام دادن
خواستن بیان چند بارم تلاش کردن
بیشتر وقتا لایو میومدن
حرفای انگیزشی و امید وار کننده میزندن
با اهنگاشون بهمون امید دادن
جون خیلیا رو به شخصه خودم که میخواستم بمیرم رو از نرگ نجات دادن
با وجود اینهمه هیتر
بازم ادامه دادن
اونا (bts)
ما (Army)
و
(https://wisgoon.com/fatemeh_1391_09
(https://wisgoon.com/kian_oi
بهترینیم
باهم ادامه میدیمو پیش، هم میمونیم تحد هر شرایطی از هم حمایت میکنیم
تسلیم نمیشیم
بهم اعتماد تاریمو تا حالمون بد شد و نیاز به کمک داشتیم باهم حلش میکنیم
نیازی نیست که تنهایی از پس مشکلاتمون بربیایم
https://wisgoon.com/fatemeh_1391_09
https://wisgoon.com/kian_oi
هر وقت که حالتون بد بود
ناراحت بودید یا هر چیزی که شده بود به خودم بگید
به خدا نه حالم بد میشه نه خسته میشم نه چیزه دیگه اید
ما باید بهم کمک کنیم مثل همیشه فهمیدید؟
یا کتک میخواید؟
۵۹۶
۰۳ آبان ۱۴۰۳