سر کرده ام سالها را
سر کرده ام سالها را
به امید دیدار دوباره ی تو
و شاید
سال های دیگری هم
به تصمیم سرنوشت
با خاطراتت..
کنار تو
زیستن را بیاموزم
ای محبوب من
این تو بودی که
قلم را به دست من دادی
و جمله ی
دوستت دارم را
برایم املا کردی..
این تو بودی
که عشق را
سرچشمه ی زندگی ام کردی.
وگرنه
من چه میدانستم که عشق چیست؟
تو آمدی،
و عشق و دلدادگی را
برایم معنا کردی
مگر میشود
از عشق تو
خودم را جداسازم
هرگز نمی شود هرگز
به امید دیدار دوباره ی تو
و شاید
سال های دیگری هم
به تصمیم سرنوشت
با خاطراتت..
کنار تو
زیستن را بیاموزم
ای محبوب من
این تو بودی که
قلم را به دست من دادی
و جمله ی
دوستت دارم را
برایم املا کردی..
این تو بودی
که عشق را
سرچشمه ی زندگی ام کردی.
وگرنه
من چه میدانستم که عشق چیست؟
تو آمدی،
و عشق و دلدادگی را
برایم معنا کردی
مگر میشود
از عشق تو
خودم را جداسازم
هرگز نمی شود هرگز
۲.۶k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.