〘داستان موزیکمون🥥🌿〙
〘داستانموزیکمون🥥🌿〙
یکسال از رابطه میگذشت دو سه بار چیزی ازش دیدم که خیلی بهم ریختم وقتی گریه میکرد دلم طاقت نیورد بخشیدمش با هم اوکی شدیم تا آخر بعد پنج سال رابطه خواستگار براش اومده بود پسره یه روز بهم زنگ زد و گفت من باهاشم ولی من باورم نشد بهش گفتم اگه خودش بم بگه نمیخوام قبوله من میرم به دو دقیقه نکشید که دختره بهم زنگ زد و گفت نمیخوامت برو پی زندگیت من تصمیمم اینه..همونجا پاهام سست شد و دستم لرزید تنها حرفی که تونستم بزنم گفتم اگه میخوایش ایشالله کنارش خوشبخت بشی الان یه سال میگذره و هنوزم حرفم اینه : ایشالله کنارش حالت خوب باشه
彡
یکسال از رابطه میگذشت دو سه بار چیزی ازش دیدم که خیلی بهم ریختم وقتی گریه میکرد دلم طاقت نیورد بخشیدمش با هم اوکی شدیم تا آخر بعد پنج سال رابطه خواستگار براش اومده بود پسره یه روز بهم زنگ زد و گفت من باهاشم ولی من باورم نشد بهش گفتم اگه خودش بم بگه نمیخوام قبوله من میرم به دو دقیقه نکشید که دختره بهم زنگ زد و گفت نمیخوامت برو پی زندگیت من تصمیمم اینه..همونجا پاهام سست شد و دستم لرزید تنها حرفی که تونستم بزنم گفتم اگه میخوایش ایشالله کنارش خوشبخت بشی الان یه سال میگذره و هنوزم حرفم اینه : ایشالله کنارش حالت خوب باشه
彡
۲.۱k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.