همیشه فاصله ی عمیقی میانِ درک و احساسِ
همیشه فاصلهی عمیقی میانِ درک و احساسِ
خودمان و درک و احساس دیگران از ما وجود دارد و
ما همیشه بر این تفاوت آگاه هستیم.
ما در فکر خودمان، خودمان را بهگونهای درک و
احساس میکنیم که هیچ شخص دیگری نمیتواند..
آن درک و احساس را نسبت به ما داشته باشد.
از این منظر، احساس تنهایی چیزی نیست
که اصولاً در غیاب افراد دیگر رخ دهد؛
بلکه در حضور دیگرانی رخ میدهد...
که آدم احساس میکند با آنها بسیار فاصله دارد.
دیگران فقط تا آن اندازه میتوانند...
متوجه تنهایی ما شوند که ما خودمان آن را به
نمایش میگذاریم.
هیچ کسِ دیگری نمیتواند به زور خودش را..
داخلِ تنهایی ما کند و آن را محو سازد....
خودمان و درک و احساس دیگران از ما وجود دارد و
ما همیشه بر این تفاوت آگاه هستیم.
ما در فکر خودمان، خودمان را بهگونهای درک و
احساس میکنیم که هیچ شخص دیگری نمیتواند..
آن درک و احساس را نسبت به ما داشته باشد.
از این منظر، احساس تنهایی چیزی نیست
که اصولاً در غیاب افراد دیگر رخ دهد؛
بلکه در حضور دیگرانی رخ میدهد...
که آدم احساس میکند با آنها بسیار فاصله دارد.
دیگران فقط تا آن اندازه میتوانند...
متوجه تنهایی ما شوند که ما خودمان آن را به
نمایش میگذاریم.
هیچ کسِ دیگری نمیتواند به زور خودش را..
داخلِ تنهایی ما کند و آن را محو سازد....
۱۲.۸k
۰۴ مهر ۱۴۰۳