یه دختر۱۷ساله بودم و هر گناهی رو تجربه کرده بودم!
🔺 کلام دل
✍ من وقتی با آقا ابراهیم آشنا شدم هفده سالم بود، خوب نیست اینگونه بگویم اما با این سن و سال که یه دختر بودم و سن زیادی نداشتم ولی هر گناهی رو تقریباً تجربه کرده بودم!
😤 یه جایی از زندگی واقعاً کم آوردم از خودم بدم می اومد یه روز یکی از رفقام :گفت حال زندگیت خیلی خرابه یه فکری به حال خودت بکن تو توی اونم این سن اینقدر داری آلوده میشی که دیگه راه برگشت هم نداری به فکر آبروی خانواده ات باش بعد هم یک کتاب از کیف خودش بیرون آورد و گفت : کتاب شهید ابراهیم هادی رو بخوان زندگی آدم رو تغییر میده.
🤣 کتاب را که دیدم خندیدم حاضر نشدم بخونمش با خودم گفتم: «خدا نتونست کمک کنه یه شهید میخواد کمک کنه؟! از اون روز یه مدت گذشت و من هر روز بیشتر داخل کثافتی که برای خودم ساخته بودم فرو می رفتم. دچار افسردگی شدید شدم، از همهی اطرافیان فاصله گرفتم.
📲 تا اینکه طبق عادتی که هر شب داشتم فضای مجازی رو بالا پایین کردم. اتفاقی دیدم توی یه کانال نوشته که قراره تو کافه کتابشون کتاب یه شهید رو قسمت قسمت قرار بدهند.
✏️ وقتی نوشت اسم کتاب سلام بر ابراهیم است یاد حرف رفیقم افتادم که گفت: کتاب سلام بر ابراهیم رو بخون حال و هوات عوض میشه.
🤔 با خودم گفتم میخوام ببینم این شهید کیه که اینقدر دارن ازش حرف میزنن!! شروع کردم به خوندن چند ساعت گذشت و من متوجه گذر زمان نشده بودم! یادمه وقتی به شوخی های ابراهیم و جاهای خنده دار کتاب می رسیدم بلند بلند میخندیدم صدای خنده ام پیچید تو خونه، خونه ای که خیلی وقت بود حتی تبسم کردن منو ندیده بود.
یک دفعه دیدم که به قسمت مجروح شدن ابراهیم رسیدم و صورتم خیس از اشک شده !
🥀 به شهادتش که رسیدم واقعاً نمیدونم چطور حالم رو توصیف کنم... وقتی کتاب تموم شد احساس میکردم یه چیزی کم دارم.
یه گم شده داشتم. شروع کردم به کند و کاو کردن تو زندگی این شهید.
.
🖼 عکس های شهید هادی رو کامل دیدم. بعد شروع کردم به کنار گذاشتن کارهایی که آقا ابراهیم دوست نداشت و انجام دادن کارهایی که دوست داشت. سخت بود اما ابراهیم شد هادی زندگی من از وسط باتلاق نجاتم داد.
📛 تمام کارهای اشتباه گذشته رو ترک کردم. احساس میکردم ابراهیم توی زندگی من حضور داره
❤️ من هنوز هم هر روز یه عهد جدید با ابراهیم می بندم، میخوام به اون نقطه از شباهت به ابراهیم برسم که محبوب خدا بشم
برام دعا كنيد.
📚 منبع: یاران ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#یاران_ابراهیم #توبه #حرف_دل #دخترانه #رمان #داستان #حکایت #دختر_ایران #عاشقانه
✍ من وقتی با آقا ابراهیم آشنا شدم هفده سالم بود، خوب نیست اینگونه بگویم اما با این سن و سال که یه دختر بودم و سن زیادی نداشتم ولی هر گناهی رو تقریباً تجربه کرده بودم!
😤 یه جایی از زندگی واقعاً کم آوردم از خودم بدم می اومد یه روز یکی از رفقام :گفت حال زندگیت خیلی خرابه یه فکری به حال خودت بکن تو توی اونم این سن اینقدر داری آلوده میشی که دیگه راه برگشت هم نداری به فکر آبروی خانواده ات باش بعد هم یک کتاب از کیف خودش بیرون آورد و گفت : کتاب شهید ابراهیم هادی رو بخوان زندگی آدم رو تغییر میده.
🤣 کتاب را که دیدم خندیدم حاضر نشدم بخونمش با خودم گفتم: «خدا نتونست کمک کنه یه شهید میخواد کمک کنه؟! از اون روز یه مدت گذشت و من هر روز بیشتر داخل کثافتی که برای خودم ساخته بودم فرو می رفتم. دچار افسردگی شدید شدم، از همهی اطرافیان فاصله گرفتم.
📲 تا اینکه طبق عادتی که هر شب داشتم فضای مجازی رو بالا پایین کردم. اتفاقی دیدم توی یه کانال نوشته که قراره تو کافه کتابشون کتاب یه شهید رو قسمت قسمت قرار بدهند.
✏️ وقتی نوشت اسم کتاب سلام بر ابراهیم است یاد حرف رفیقم افتادم که گفت: کتاب سلام بر ابراهیم رو بخون حال و هوات عوض میشه.
🤔 با خودم گفتم میخوام ببینم این شهید کیه که اینقدر دارن ازش حرف میزنن!! شروع کردم به خوندن چند ساعت گذشت و من متوجه گذر زمان نشده بودم! یادمه وقتی به شوخی های ابراهیم و جاهای خنده دار کتاب می رسیدم بلند بلند میخندیدم صدای خنده ام پیچید تو خونه، خونه ای که خیلی وقت بود حتی تبسم کردن منو ندیده بود.
یک دفعه دیدم که به قسمت مجروح شدن ابراهیم رسیدم و صورتم خیس از اشک شده !
🥀 به شهادتش که رسیدم واقعاً نمیدونم چطور حالم رو توصیف کنم... وقتی کتاب تموم شد احساس میکردم یه چیزی کم دارم.
یه گم شده داشتم. شروع کردم به کند و کاو کردن تو زندگی این شهید.
.
🖼 عکس های شهید هادی رو کامل دیدم. بعد شروع کردم به کنار گذاشتن کارهایی که آقا ابراهیم دوست نداشت و انجام دادن کارهایی که دوست داشت. سخت بود اما ابراهیم شد هادی زندگی من از وسط باتلاق نجاتم داد.
📛 تمام کارهای اشتباه گذشته رو ترک کردم. احساس میکردم ابراهیم توی زندگی من حضور داره
❤️ من هنوز هم هر روز یه عهد جدید با ابراهیم می بندم، میخوام به اون نقطه از شباهت به ابراهیم برسم که محبوب خدا بشم
برام دعا كنيد.
📚 منبع: یاران ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#یاران_ابراهیم #توبه #حرف_دل #دخترانه #رمان #داستان #حکایت #دختر_ایران #عاشقانه
۷.۷k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.