يهو ياد اون لحظه اي افتادم كه منتظر تكستي،به زور خودتو م
يهو ياد اون لحظه اي افتادم كه منتظر تكستي،به زور خودتو ميخوابوني،ساعت ٣ نصف شب بيدار ميشي ميبيني هيچي به هيچي.بعد ميگي بذار بخوابم حتما صبح بيدار شم تكستشو ميبينم،بازم بيدار ميشي و هيچي.تن و بدنم لرزيد.
واقعا تباه ترین لحظه ی زندگیت اینه که دنبال آدمی باشی که دنبالت نمیگرده.
هم میخوام ببینمت، هم نمیخوام.
هم دوست دارم، هم ندارم.
هم خوشحالم میکنی، هم ناراحت.
هم میخوام باهات حرف بزنم، هم نمیخوام.
هم باعث آرامشمی، هم اورثینکام.
تو منو توی مجموعه ی عظیمی از تضاد ها گیر انداختی.
واقعا تباه ترین لحظه ی زندگیت اینه که دنبال آدمی باشی که دنبالت نمیگرده.
هم میخوام ببینمت، هم نمیخوام.
هم دوست دارم، هم ندارم.
هم خوشحالم میکنی، هم ناراحت.
هم میخوام باهات حرف بزنم، هم نمیخوام.
هم باعث آرامشمی، هم اورثینکام.
تو منو توی مجموعه ی عظیمی از تضاد ها گیر انداختی.
۲.۱k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.