پارت سه
پارت سه
ا.ت ویو
ساعت ۹:۱۵ اسپانیا
از حموم بیرون اومدم
سشوار رو درجه کم گذاشتم و موهام رو خشک کردم
موهام رو بستم و به سمت کمد هجوم بردم... یه لی برداشتم
با نیم تنه و تیشرت
بعد از پوشیدن لباس رفتم اشپزخونه کمی غذا خوردم
و حرکت کردم سمت استادیوم
چون اهل ارایش نبودم فقط برق لب زدم
موتور سسکی و جذابم رو اماده کردم
کلاه کاسکت گذاشتم سرم و
موتور و به حرکت در اوردم .... بعد چند مین رسیدم استادیوم
ساعت ۹:۳۸ اسپانیا
وارد استادیوم شدم
رفتم سمت مربی
$ بچه ها حواستون رو جمع کنید و *حرفش نصفه موند *
× کی میریم تو زمین
= جان یدقه خفه بمیر توله
$ بچه ها قراره با پاریس بازی کنید خب حواستون جمع باشه
اگه پاریس و ببریم میتونیم وارد دور مسابقات بشیم
و بعد از اون وارد فینال پس تلاش کنین من امیدم به شماس
& باشه کم زر بزن
= لوک حواست به دهنت باشه
& چیه نکنه عاشق مربی شدی
= کم زر بزن
& درست صحبت کن تا دهنت ساییده نشه
+ بسه انقد کل کل کردین مربی رفت
منم لباس مپوشیدم میرم رختکن الان میام
بدو بدو به سمت رختکن رفتم
وارد اتاق شدم و سریع لباسام رو در اوردم و با لباس مسابقه
عوض کردم بعدش هم موهام رو که دم اسبی بسته بودم
و محکم کردم ..... تو اینه نگاه کردم و به خودم امید دادم
بعدش رفتم به زمین استادیوم تو جایگاه وایسادم و
با صدای بلند سوت بدنم به حرکت در اومد ......
ا.ت ویو
ساعت ۹:۱۵ اسپانیا
از حموم بیرون اومدم
سشوار رو درجه کم گذاشتم و موهام رو خشک کردم
موهام رو بستم و به سمت کمد هجوم بردم... یه لی برداشتم
با نیم تنه و تیشرت
بعد از پوشیدن لباس رفتم اشپزخونه کمی غذا خوردم
و حرکت کردم سمت استادیوم
چون اهل ارایش نبودم فقط برق لب زدم
موتور سسکی و جذابم رو اماده کردم
کلاه کاسکت گذاشتم سرم و
موتور و به حرکت در اوردم .... بعد چند مین رسیدم استادیوم
ساعت ۹:۳۸ اسپانیا
وارد استادیوم شدم
رفتم سمت مربی
$ بچه ها حواستون رو جمع کنید و *حرفش نصفه موند *
× کی میریم تو زمین
= جان یدقه خفه بمیر توله
$ بچه ها قراره با پاریس بازی کنید خب حواستون جمع باشه
اگه پاریس و ببریم میتونیم وارد دور مسابقات بشیم
و بعد از اون وارد فینال پس تلاش کنین من امیدم به شماس
& باشه کم زر بزن
= لوک حواست به دهنت باشه
& چیه نکنه عاشق مربی شدی
= کم زر بزن
& درست صحبت کن تا دهنت ساییده نشه
+ بسه انقد کل کل کردین مربی رفت
منم لباس مپوشیدم میرم رختکن الان میام
بدو بدو به سمت رختکن رفتم
وارد اتاق شدم و سریع لباسام رو در اوردم و با لباس مسابقه
عوض کردم بعدش هم موهام رو که دم اسبی بسته بودم
و محکم کردم ..... تو اینه نگاه کردم و به خودم امید دادم
بعدش رفتم به زمین استادیوم تو جایگاه وایسادم و
با صدای بلند سوت بدنم به حرکت در اومد ......
۱۲.۴k
۲۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.