-میدونی که صدای نفسهات رو میشناسم؟
-میدونی که صدای نفسهات رو میشناسم؟
پاسخش لبخندی بود که ندیده، لمس شد.
-میدونی که لبخندت رو از پشت سرت هم میبینم؟
با سکوت پسر کوچکتر ادامه داد؛
-نخند رئیس... قلبم طاقتش رو نداره!
پاسخش لبخندی بود که ندیده، لمس شد.
-میدونی که لبخندت رو از پشت سرت هم میبینم؟
با سکوت پسر کوچکتر ادامه داد؛
-نخند رئیس... قلبم طاقتش رو نداره!
۵.۰k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.