مرسیییی بابت حمایتا🥺❤
مرسیییی بابت حمایتا🥺❤
part6
ویو لونا
تهیونگ داشت بهم یاد میداد چطوری با کامپیوتر کار کنم واییی دستاش خیلی
کراشهه(بله بله...😔)
مشغول آموزش بودم که یهو در کوبیده شد
و یه پسر خیلی جذاب اومد تو.
تهیونگ و جیمین با نگرانی پاشدن و رفتن سمت پسره و
گفتن:کوک کوک چیشده؟
پس کوک که میگفتن اینه ولی چقد کراشه
کوک: اعضای مافیای گل رز به انبار حمله کردن.
تهیونگ:چی؟!(با داد)
جیمین:بدویید(داد)
تهیونگ:لونا بیا.
تهیونگ مچ دستم و گرفت و دویدیم و سوار ماشین شدیم،
۱۰ دقیقه بعد رسیدیم جیمین و تهیونگ گفتن تو ماشین بمونم نشسته بودم از پشت
شیشه داشتم نگاه میکردم که یهو فکر کردم
جیمین تفنگ خورد و دویدم سمتش که
جیمین
گفت:چرا اومدی بیرون(داد)
تهیونگ:برو تو ماشین(داد)
سریع خواستم بدوم تو ماشین که یکی دستم و گرفت یه مرد هیکل گنده بود
گفت:کجا خانوم خوشگل.(نیشخند)
_ولم کن(جیغ)
تهیونگ:ولش کن عوضی.
داشتم همینجوری جیغ میزدم که یه
مرد داد زد
*خفه شید
به طرف صدا نگاه کردم ولی کاش نگاه نمیکردم اون..........
حمایت فراموش نشه❤✨
part6
ویو لونا
تهیونگ داشت بهم یاد میداد چطوری با کامپیوتر کار کنم واییی دستاش خیلی
کراشهه(بله بله...😔)
مشغول آموزش بودم که یهو در کوبیده شد
و یه پسر خیلی جذاب اومد تو.
تهیونگ و جیمین با نگرانی پاشدن و رفتن سمت پسره و
گفتن:کوک کوک چیشده؟
پس کوک که میگفتن اینه ولی چقد کراشه
کوک: اعضای مافیای گل رز به انبار حمله کردن.
تهیونگ:چی؟!(با داد)
جیمین:بدویید(داد)
تهیونگ:لونا بیا.
تهیونگ مچ دستم و گرفت و دویدیم و سوار ماشین شدیم،
۱۰ دقیقه بعد رسیدیم جیمین و تهیونگ گفتن تو ماشین بمونم نشسته بودم از پشت
شیشه داشتم نگاه میکردم که یهو فکر کردم
جیمین تفنگ خورد و دویدم سمتش که
جیمین
گفت:چرا اومدی بیرون(داد)
تهیونگ:برو تو ماشین(داد)
سریع خواستم بدوم تو ماشین که یکی دستم و گرفت یه مرد هیکل گنده بود
گفت:کجا خانوم خوشگل.(نیشخند)
_ولم کن(جیغ)
تهیونگ:ولش کن عوضی.
داشتم همینجوری جیغ میزدم که یه
مرد داد زد
*خفه شید
به طرف صدا نگاه کردم ولی کاش نگاه نمیکردم اون..........
حمایت فراموش نشه❤✨
۶.۸k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.