...
من عادت ندارم خیلی حرف بزنم
ولی جون اینجا هیچ کسو نمیشناسم
و کسی هم منو نمیشناسه راحت میتونم حرف بزنم.
امروز خودمو تو اتاقم حبس کردم چون پسر خاله بی تربیت بی شعور بی درک بی احساس بی منطق و بسیار پر انرژی و اعصاب خورد کن و... امده خونمون.
منم برای محافظت از خودم از احساساتم از اعصابم از غرورم از جسمم( چون همه رو میزنه منو بیشتر) دیگه این کارو کردم و جالب انجاست مامانم عین خیالشم نیست.
چورو زنگ نمیزنه به خواهر جونش بگه بیو بچتو جمع کن. ببر خونتون. بخدا فقط خودش بدنیاش اورده ۲۴ ساعته خونه مامان بزرگمه
کیا مثل منن؟
البته من اصلا به این چیزا عادت ندارم
چون تک فرزندم و خیلی الان دارم درد میکشم
ولی جون اینجا هیچ کسو نمیشناسم
و کسی هم منو نمیشناسه راحت میتونم حرف بزنم.
امروز خودمو تو اتاقم حبس کردم چون پسر خاله بی تربیت بی شعور بی درک بی احساس بی منطق و بسیار پر انرژی و اعصاب خورد کن و... امده خونمون.
منم برای محافظت از خودم از احساساتم از اعصابم از غرورم از جسمم( چون همه رو میزنه منو بیشتر) دیگه این کارو کردم و جالب انجاست مامانم عین خیالشم نیست.
چورو زنگ نمیزنه به خواهر جونش بگه بیو بچتو جمع کن. ببر خونتون. بخدا فقط خودش بدنیاش اورده ۲۴ ساعته خونه مامان بزرگمه
کیا مثل منن؟
البته من اصلا به این چیزا عادت ندارم
چون تک فرزندم و خیلی الان دارم درد میکشم
۳.۳k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲