تُ نباشی … نفسَم بند و دِلم تنگ و جهانَم سردَست تا ابد دوست دارم عشقم
ببخشید که دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظهای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمیخواهم فعلهایم ماضی شوند
نمیخواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم
ببخشید که ناگهان پیدایم شد
ببخشید که حس خوبی به تو دارم
ببخشید که بد بودم، کم بودم، یا دیر رسیدم
که انتظار زیادی از تو دارم
ببخشید که حتی
هر چند لحظهای کوتاه
نتوانستم بگویم دوستت دارم
ببخش و در یک قدمی دوست داشتن این پا و آن پا نکن
دیگر نمیخواهم فعلهایم ماضی شوند
نمیخواهم «دوستت دارم»، «دوستت داشتم» شود
در هر حال اما
ببخشید که من دوستت دارم
۶.۱k
۰۴ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.