عشق اشتباه
عشق اشتباه
part ⁴
(ویو جونگکوک)
چشمامو که باز کردم دیدم اون دوتا جلو چشمامن دستامن نبسته بودن
لونا:به به افسر جئون بهوش اومدی
جونگکوک:از جونم چی میخوای
لنا:کی از تو چیزی خواست این فقط یه هشدار بود تو کار ما دخالت نکن
تهیونگ:که هر غلطی دلتون خواست بکنین
لونا:افسر کیم معلومه فضولی کار درستی نیستا(خود نویسنده انقدرررر فضوله )
لنا:سرتون تو کار خودتون باشه وگرنه مجبوریم مثل اقای لی....
لونا:از سر راهمون ورتون داریم
جونگکوک:هیچکاری نمیتونین بکنین
لنا:اوو اقای جئون با همکاراتون درست صحبت کنین
تهیونگ:چی داری میگی
لونا:اقای پارک زنگ زده و گفت چون ما از اتفاقی که افتاده خبر داریم و اقای پارک شک کرده که کار اقایولی باشه از ما یعنی جئون و کیم و ما دوتا خواست که براش مدرک جمع کنیم و اگه قاتلی وجود داشت دستگیرش کنیم
جونگکوک:ولی قاتلای اصلی شمایین
لنا:درسته ولی تنها کسیایی که به ما شک که نه حدسشون درسته شمایین....
لونا:و این برای ما خطرناکه...
لنا:پس با ما همکاری میکنین تا....
لونا: خانم جانگ همسر اقای لی رو قاتل معرفی کنیم چون اونا اصلا رابطه خوبی باهم نداشتن
لونا:و اگه قبول نکنین و گند بزنین به نقشمون میفرستیمتون پیش اقای لی
جونگکوک:خیلی....
لونا:میدونیم قبوله یا نه
تهیونگ:نه
لونا:گرگامم چند روزیه غذا نخوردن خوراک خوبی میشید
جونگکوک:قبوله فقط دست از سرمون بردارید
تهیونگ:چی داری میگی
جونگکوک:پلیس بودن اونقدرم جالب نیست بعد حل این پرونده میخوام استفا بدم
part ⁴
(ویو جونگکوک)
چشمامو که باز کردم دیدم اون دوتا جلو چشمامن دستامن نبسته بودن
لونا:به به افسر جئون بهوش اومدی
جونگکوک:از جونم چی میخوای
لنا:کی از تو چیزی خواست این فقط یه هشدار بود تو کار ما دخالت نکن
تهیونگ:که هر غلطی دلتون خواست بکنین
لونا:افسر کیم معلومه فضولی کار درستی نیستا(خود نویسنده انقدرررر فضوله )
لنا:سرتون تو کار خودتون باشه وگرنه مجبوریم مثل اقای لی....
لونا:از سر راهمون ورتون داریم
جونگکوک:هیچکاری نمیتونین بکنین
لنا:اوو اقای جئون با همکاراتون درست صحبت کنین
تهیونگ:چی داری میگی
لونا:اقای پارک زنگ زده و گفت چون ما از اتفاقی که افتاده خبر داریم و اقای پارک شک کرده که کار اقایولی باشه از ما یعنی جئون و کیم و ما دوتا خواست که براش مدرک جمع کنیم و اگه قاتلی وجود داشت دستگیرش کنیم
جونگکوک:ولی قاتلای اصلی شمایین
لنا:درسته ولی تنها کسیایی که به ما شک که نه حدسشون درسته شمایین....
لونا:و این برای ما خطرناکه...
لنا:پس با ما همکاری میکنین تا....
لونا: خانم جانگ همسر اقای لی رو قاتل معرفی کنیم چون اونا اصلا رابطه خوبی باهم نداشتن
لونا:و اگه قبول نکنین و گند بزنین به نقشمون میفرستیمتون پیش اقای لی
جونگکوک:خیلی....
لونا:میدونیم قبوله یا نه
تهیونگ:نه
لونا:گرگامم چند روزیه غذا نخوردن خوراک خوبی میشید
جونگکوک:قبوله فقط دست از سرمون بردارید
تهیونگ:چی داری میگی
جونگکوک:پلیس بودن اونقدرم جالب نیست بعد حل این پرونده میخوام استفا بدم
۲.۷k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.