«هر اتفاقی هم که بیوفتد،
«هر اتفاقی هم که بیوفتد،
فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که
همیشه و هرلحظه میتوانی پیش او برگردی»
"باز با گریه به آغوش تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن.."
_بوسیدن تو حتّی اگر در سطری از یک نامه
هم باشد باز هم هیجان غریبی دارد.همانندد نامه ای که همراه کتاب هایت فرستادی برایم ... عطرش ، متنش ، بوسه هایش و من تو را همراه یادگاری هایت به آغوش میکشم و کنار خویش دارمت پناه من🤍🌱
دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد
آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردمِ هشیار چه کرد
اشکِ من رنگِ شفق یافت ز بیمِهری یار
طالعِ بیشفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزلِ لیلی بدرخشید سحر
وَه که با خرمنِ مجنونِ دل افگار چه کرد
ساقیا جامِ مِیام دِه که نگارندهٔ غیب
نیست معلوم که در پردهٔ اسرار چه کرد
آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی
کس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد
فکرِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد.
https://wisgoon.com/black_ghost
فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که
همیشه و هرلحظه میتوانی پیش او برگردی»
"باز با گریه به آغوش تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن.."
_بوسیدن تو حتّی اگر در سطری از یک نامه
هم باشد باز هم هیجان غریبی دارد.همانندد نامه ای که همراه کتاب هایت فرستادی برایم ... عطرش ، متنش ، بوسه هایش و من تو را همراه یادگاری هایت به آغوش میکشم و کنار خویش دارمت پناه من🤍🌱
دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد
آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردمِ هشیار چه کرد
اشکِ من رنگِ شفق یافت ز بیمِهری یار
طالعِ بیشفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزلِ لیلی بدرخشید سحر
وَه که با خرمنِ مجنونِ دل افگار چه کرد
ساقیا جامِ مِیام دِه که نگارندهٔ غیب
نیست معلوم که در پردهٔ اسرار چه کرد
آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی
کس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد
فکرِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد.
https://wisgoon.com/black_ghost
۲۰.۵k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.