میدونی؛ نبودت دیگه سخت نیست، اذیـ.ـتم نمیکنه، راستش عادت
میدونی؛ نبودت دیگه سخت نیست، اذیـ.ـتم نمیکنه، راستش عادت کردم به جایِ خالیت، دیگه حتی خودتم نمیتونی پُرش کنی، با رفتنت لبخندمو ازم گرفتی، خیلی وقته که از ته دلم نخندیدم، تو هیچ مسافرتی بهم خوش نگذشته هیچ وقت تو دور همی دوستام شاد نبودم غذامو همیشه با میل نخوردم و بغض تو گلوم بوده البته قبلش هم آدم شادی نبودم ولی وجودت بهم انگیزه میداد، ولی حالا یه بخشی از من بعد تو فاسـ.ـد شده، قبلا وقتی برای تو میخاستم چیزی بنویسم خیلی راحتتر بودم، اما الان ....
۳.۱k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.