چرا در بیشتر ادیان ها ادعای برابری بین انسان ها می شود؟
چرا در بیشتر ادیان ها ادعای برابری بین انسان ها می شود؟
شاید دلیل این برابری تنها معیار انسان بودن نباشد، بلکه ویژگی های یکسانی است که یک انسان می تواند داشته باشد؟
گویا افرادی اندک اندیشمندان حقیقی هستند و بسیاری از این امر غافل، اما آيا می توان وجود برابری این امر را در همه یکسان ندانست؟
به قطع همه از این امر برخوردار هستند اما مانع چیست که برابری این امر را میان انسان ها قطع می کند؟
شاید توجه و تمرکز هر انسانی بر آن چیزی که می خواهد باشد دارا است؟
دلیل ممانعت آنکه انسان نمی تواند پتانسیل واقعی خود را به نمایش بگزارد کیست؟
هر انسانی قدرتمند است، اما قدرت حقیقی چیست؟
انسان ها با تفکرات محدود به دنبال روی جامعه می پردازند اما آنان که می اندیشند، حقیقتا جنگی آشفته اندرون خود می بینند، جنگی میان خود حقیقی و خود درونی و کمتر کسانی را دیده ام که چنین جنگی را به خوبی پشت سر گزاشته باشند.
" جنگ درون مغز بهایی است که انسان برای شناخت خود می پردازد "
اما واقعیت چیست؟ چه می تواند باشد؟ آيا همان چیزی است که تنها یک نفر میبیند؟
سنجش همه ما درست و نادرستی سؤال ها و پاسخ هایی است که در زندگی داریم، معیار های مشخص می کنند اما آيا شرایط هرکس با دیگری یکسان است که همگی یک دیدگاه را بپذیرند؟
درد، خشم، مهربانی، صداقت، حسادت و... عواطفی نیستند که برا همه یک رنگ باشد. هرکس چنین عواطفی را به طرز متفاوتی حس و درک می کند، پس آيا باز هم می توان مبنای مشخصی برای درست و نادرست مشخص کرد؟
برا دیدن سفیدی اول باید تاریکی را دید و برای شناخت تاریکی، وجود سفیدی الزامی است.
گویا برا فهمیدن هرچیز باید تضاد همان چیز را درک کرد اما این محدودیت نیست؟
چرا برای فهمیدن خوبی، بدی را باید تجربه کرد؟ یا بالعکس؟
عدالتی که در ذهن ماست وجود ندارد، هرچه هست، تعادل است. معنی عدالت همان تعادل است.
شاید هم نباشد؟ رنگ ها متفاوت است و من هم همینطور
#175
#7
#انیمه_بلیچ
شاید دلیل این برابری تنها معیار انسان بودن نباشد، بلکه ویژگی های یکسانی است که یک انسان می تواند داشته باشد؟
گویا افرادی اندک اندیشمندان حقیقی هستند و بسیاری از این امر غافل، اما آيا می توان وجود برابری این امر را در همه یکسان ندانست؟
به قطع همه از این امر برخوردار هستند اما مانع چیست که برابری این امر را میان انسان ها قطع می کند؟
شاید توجه و تمرکز هر انسانی بر آن چیزی که می خواهد باشد دارا است؟
دلیل ممانعت آنکه انسان نمی تواند پتانسیل واقعی خود را به نمایش بگزارد کیست؟
هر انسانی قدرتمند است، اما قدرت حقیقی چیست؟
انسان ها با تفکرات محدود به دنبال روی جامعه می پردازند اما آنان که می اندیشند، حقیقتا جنگی آشفته اندرون خود می بینند، جنگی میان خود حقیقی و خود درونی و کمتر کسانی را دیده ام که چنین جنگی را به خوبی پشت سر گزاشته باشند.
" جنگ درون مغز بهایی است که انسان برای شناخت خود می پردازد "
اما واقعیت چیست؟ چه می تواند باشد؟ آيا همان چیزی است که تنها یک نفر میبیند؟
سنجش همه ما درست و نادرستی سؤال ها و پاسخ هایی است که در زندگی داریم، معیار های مشخص می کنند اما آيا شرایط هرکس با دیگری یکسان است که همگی یک دیدگاه را بپذیرند؟
درد، خشم، مهربانی، صداقت، حسادت و... عواطفی نیستند که برا همه یک رنگ باشد. هرکس چنین عواطفی را به طرز متفاوتی حس و درک می کند، پس آيا باز هم می توان مبنای مشخصی برای درست و نادرست مشخص کرد؟
برا دیدن سفیدی اول باید تاریکی را دید و برای شناخت تاریکی، وجود سفیدی الزامی است.
گویا برا فهمیدن هرچیز باید تضاد همان چیز را درک کرد اما این محدودیت نیست؟
چرا برای فهمیدن خوبی، بدی را باید تجربه کرد؟ یا بالعکس؟
عدالتی که در ذهن ماست وجود ندارد، هرچه هست، تعادل است. معنی عدالت همان تعادل است.
شاید هم نباشد؟ رنگ ها متفاوت است و من هم همینطور
#175
#7
#انیمه_بلیچ
۳.۳k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.