خواستم بگم خیلی وقته دلم برات تنگ شده، دلتنگ ِهمه اون شبا
خواستم بگم خیلی وقته دلم برات تنگ شده، دلتنگ ِهمه اون شبایی که از سر ذوق فقط بیدار میموندم تا با تو حرف بزنم، دلتنگ ِهمهی عکسایی که فقط برای نشون دادن به تو میگرفتم، دلتنگ ِهمه جاهایی که خواستیم بریم ولی نشد، دلتنگ ِبغلی که هیچوقت تجربه نشد ولی حتی تصورش باعث میشد لبخند بیاد رو لبم، دلتنگ ِدعواهایی که میکردیم و من همش منتظر بودم باز بهم پیام بدی، دلتنگ ِهمه حرصایی که سرت خوردم و اذیتایی که شدم، دلتنگِ نفسای عمیقت وسط ویسات، دلتنگ ِآهنگایی که برات میدادم و باهم گوششون میدادیم، دلتنگ ِصدا زدن اسمت فقط بخاطر اینکه بهم بگی "جانم؟"، دلتنگ ِ منتظر بودن برای بوسیدنت، دلتنگ ِحسودی کردنات و خندیدنم بهت از سر ذوق، دلتنگ همه خیالبافی هایی که باهم کردیم، دلتنگ ِخاطرات تویی که رفتی اما یادت هنوز هست. خواستم بهت بگم که ممنونم ازت، بابت همه اون چیزایی که گذشت، حتی بدتریناش. تو خاص ترین حس تموم شدهیِ من بودی.
کنار هرکی که بودی هرجا که بودی مراقب خودت باش.
کنار هرکی که بودی هرجا که بودی مراقب خودت باش.
۲.۲k
۱۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.