گفتم منم اهل خطا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم منم اهل خطا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم شکستم توبه ها،گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم شکسته بالم و پیش نگاهت لالم و
الکن شدم وقت دعا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه اي ستّار من، اي حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه اي پوشالی ام
بنگر تهیدستم خدا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه احوالم بد اسـت، از بس گناهم بی حد اسـت
بخشیده اي این بنده را؟! گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه نفسم یاغی اسـت، جایم درون آتش اسـت
أِغفرلنا، أِغفرلنا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم دخیل کوثرم، من عاشق پیغمبرم
هستم محب مرتضا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه نالان میشوم، مانند باران میشوم
با روضه ي کرببلا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
خوردم دم افطار؛ آب، شب تا سحر هربار؛ آب
گفتم درود اي سرجدا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم شکستم توبه ها،گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم شکسته بالم و پیش نگاهت لالم و
الکن شدم وقت دعا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه اي ستّار من، اي حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه اي پوشالی ام
بنگر تهیدستم خدا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه احوالم بد اسـت، از بس گناهم بی حد اسـت
بخشیده اي این بنده را؟! گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه نفسم یاغی اسـت، جایم درون آتش اسـت
أِغفرلنا، أِغفرلنا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم دخیل کوثرم، من عاشق پیغمبرم
هستم محب مرتضا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
گفتم کـه نالان میشوم، مانند باران میشوم
با روضه ي کرببلا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
خوردم دم افطار؛ آب، شب تا سحر هربار؛ آب
گفتم درود اي سرجدا، گفتی کـه بخشیدم، بیا
۹.۶k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲