کسی که فقط پستامو همشو دیده باشه هم دلش میسوزه..
کسی که فقط پستامو همشو دیده باشه هم دلش میسوزه..
دیدید؟چقد این ممکلت ناعادلانه است..واسه خیلیا حقشون بود و مبارکشون باشه و نوش جونشون قبولیشون..
بقیه رو هم ولش اصلا..
من چرا؟ مهند چرا؟ آرامش چرا؟د آخه لعنتیا میدونید ما سه نفر چه کردیم با خودمون برای تیزهوشان؟ من چشم برام نمونده بود اینقدر درس خوندم ..آرامش خودشو کشت.. مهند حالش بد بود از استرس..چرا؟ ازت متنفرم ..از این مملکت ناعادلانه متنفرم..چشمی برام نموند اینقدر الان گریه کردم ، تو اتاقم فقط فکر کردم ،عذاب وجدان گرفتم و... مامانم میگه من همون نیتای سرزنده و شاد رو میخوام.. منم مامان.. ولی .. نباید وارد این بازی میشدم.. نباید بزرگ میشدم.. من تحملشو ندارم.. کششو ندارم.. من نمیخوام همو فراموش کنیم.. من تیزهوشانو میخوام،. لعنتیا من شب تا صب نخوابیدم از استرس یا حال بد یا برای درس خوندن.، بعد شما منو رد کردید؟ عدم قبولی؟ عدم قبولی بخوره تو سرتون.. ولی از شر من خلاص نمیشید تا من نیام تو این مدرسه بیخیال نمیشم.. من میام خوبشم میام.. کون تک به تک اونایی که الان میگن ششم نتونستی نهمم نمیتونی رو میسوزنم.. با آرامش میآییم..و شایدم رها..
بیاییم اکیپمون به جز محیا کامل میشه،.
فقط یه چیزی که هست اینکه یه درس بزرگ گرفتم...
اینکه بزرگ نبینم..مهم نیست اصلا هیچ چیزی چون فقط باعث استرس خودم میشه.. و خراب کردنم.. اینو بجه هایی که قبول شدید به بچه های پنجم بگید..
حتما بگید..
ولی لامصبا..
من نابود کردم خودمو ..
این منصفانه نیست...
نیست..
لیاقت من رشد نیست..
وقتی اونهمه تلاش کردم..
هعی...
چقدر من خوندم.. چقدر امیدوار کردم خانم امانی ، مامانم، بابام، خانم فردوسی..
ولی شک دارم تو لیست خانم امانی بوده باشم..
مهم نیست..
الانم نه تو بچه های المپیادی ام نه تیزهوشانی..یه بچه بدبختم،... یه بچه ای که تلاشش فایده نداشت.. وای .. میدونید..خودتون از دست دادید.. باهوش نیستم ولی یه بچه پر تلاش رو از دست دادید.. واقعا من تمام تلاشمو کردم.. حقم این نبود..
جبران میکنم.. میخونم.. اونم از همین الان..از همین هفتم... ۳ سال میخونم.. ولی اگه قبول نشم... واقعا واقعا خودکشی میکنم،.به هیچی هم اهمیت نمیدم..
دیدید؟چقد این ممکلت ناعادلانه است..واسه خیلیا حقشون بود و مبارکشون باشه و نوش جونشون قبولیشون..
بقیه رو هم ولش اصلا..
من چرا؟ مهند چرا؟ آرامش چرا؟د آخه لعنتیا میدونید ما سه نفر چه کردیم با خودمون برای تیزهوشان؟ من چشم برام نمونده بود اینقدر درس خوندم ..آرامش خودشو کشت.. مهند حالش بد بود از استرس..چرا؟ ازت متنفرم ..از این مملکت ناعادلانه متنفرم..چشمی برام نموند اینقدر الان گریه کردم ، تو اتاقم فقط فکر کردم ،عذاب وجدان گرفتم و... مامانم میگه من همون نیتای سرزنده و شاد رو میخوام.. منم مامان.. ولی .. نباید وارد این بازی میشدم.. نباید بزرگ میشدم.. من تحملشو ندارم.. کششو ندارم.. من نمیخوام همو فراموش کنیم.. من تیزهوشانو میخوام،. لعنتیا من شب تا صب نخوابیدم از استرس یا حال بد یا برای درس خوندن.، بعد شما منو رد کردید؟ عدم قبولی؟ عدم قبولی بخوره تو سرتون.. ولی از شر من خلاص نمیشید تا من نیام تو این مدرسه بیخیال نمیشم.. من میام خوبشم میام.. کون تک به تک اونایی که الان میگن ششم نتونستی نهمم نمیتونی رو میسوزنم.. با آرامش میآییم..و شایدم رها..
بیاییم اکیپمون به جز محیا کامل میشه،.
فقط یه چیزی که هست اینکه یه درس بزرگ گرفتم...
اینکه بزرگ نبینم..مهم نیست اصلا هیچ چیزی چون فقط باعث استرس خودم میشه.. و خراب کردنم.. اینو بجه هایی که قبول شدید به بچه های پنجم بگید..
حتما بگید..
ولی لامصبا..
من نابود کردم خودمو ..
این منصفانه نیست...
نیست..
لیاقت من رشد نیست..
وقتی اونهمه تلاش کردم..
هعی...
چقدر من خوندم.. چقدر امیدوار کردم خانم امانی ، مامانم، بابام، خانم فردوسی..
ولی شک دارم تو لیست خانم امانی بوده باشم..
مهم نیست..
الانم نه تو بچه های المپیادی ام نه تیزهوشانی..یه بچه بدبختم،... یه بچه ای که تلاشش فایده نداشت.. وای .. میدونید..خودتون از دست دادید.. باهوش نیستم ولی یه بچه پر تلاش رو از دست دادید.. واقعا من تمام تلاشمو کردم.. حقم این نبود..
جبران میکنم.. میخونم.. اونم از همین الان..از همین هفتم... ۳ سال میخونم.. ولی اگه قبول نشم... واقعا واقعا خودکشی میکنم،.به هیچی هم اهمیت نمیدم..
۳.۳k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.