خب من اصلا توی متن نوشتن خوب نیستم الان هم که دارم این رو
خب من اصلا توی متن نوشتن خوب نیستم الان هم که دارم این رو می نویسم توی دفتر ادبیات روبروی معلم زبان دیوونه ی احمقمم و اونم داره درس میده اما خب من تو فضای کلاس نیستم و دارم برای شما مینویسم، چون خیلی دلم براتون تنگ شده... اگر بگن این دل تنگی و احساسات موقع و بی موقع از کجا شروع شد باید بگم احساسم برای آرتی از یه بغل شروع شد ، خیلی یهویی. منو از تاریکی کشید بیرون. و توی افتضاح ترین شرایط هوامو داشت بدون هیچ توقعی
برای ماری شوخیا و بامزگیاش وقتی داشت زیر پستای من سر به سر نیکو میذاشت و باعث قهقهه زدنای من میشد.
و برای ویولت از پر انرژی حرف زدنش با آرتی که حتی منم که مخاطبش نبودم انرژی میگرفتم .
این سه نفر برای من یه نعمت خیلی بزرگن .. و مطمئنم برای عمل درآوردن بال های فرشته ایشون خیلی درد کشیدن:)
و نیکو.... از کجا شروع شد؟ شاید بهتره بگم از موقعی که روشنایی و دیدم... ۹ فروردین ۱۴۰۳ .... اگر کسی ازم بپرسه نیکو چه جایگاهی پیشت داره با صدای بلند میگم اون تمام دارایی من تو جهان هستیه.!
شاید اگر این متن و بخونه بخنده و فکر کنه دارم مسخرش میکنم... البته بعید بدونم نیکو این متن و بخونه))))
اون خیلی زیباست،اون خیلی مهربونه و اون ، عشق ابدی من میمونه)
حاضرم تمام زندگیم و به پاش بریزم .. زندگی که چیزی نیست تمام دنیامو فداش میکنم )
دوستتون دارم :))
برای ماری شوخیا و بامزگیاش وقتی داشت زیر پستای من سر به سر نیکو میذاشت و باعث قهقهه زدنای من میشد.
و برای ویولت از پر انرژی حرف زدنش با آرتی که حتی منم که مخاطبش نبودم انرژی میگرفتم .
این سه نفر برای من یه نعمت خیلی بزرگن .. و مطمئنم برای عمل درآوردن بال های فرشته ایشون خیلی درد کشیدن:)
و نیکو.... از کجا شروع شد؟ شاید بهتره بگم از موقعی که روشنایی و دیدم... ۹ فروردین ۱۴۰۳ .... اگر کسی ازم بپرسه نیکو چه جایگاهی پیشت داره با صدای بلند میگم اون تمام دارایی من تو جهان هستیه.!
شاید اگر این متن و بخونه بخنده و فکر کنه دارم مسخرش میکنم... البته بعید بدونم نیکو این متن و بخونه))))
اون خیلی زیباست،اون خیلی مهربونه و اون ، عشق ابدی من میمونه)
حاضرم تمام زندگیم و به پاش بریزم .. زندگی که چیزی نیست تمام دنیامو فداش میکنم )
دوستتون دارم :))
۱.۸k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.