*بدون مخاطب خاص*
هرکسی فکر ماندنِ خویش است
و نقاب از حقیقت افتاده
اصل مردم همین که می بینی !
عابد از حُسن نیت افتاده …
آدمی از هراس جان دادن
از خدا هم کناره می گیرد
این حقیقت عیان که باور هم ؛
علم را استخاره می گیرد …
بغلم کن ، اگرچه ممنوع است
بغلم کن که سخت ، آشوبم
گرچه شاید تو “ناقل مرگی”
من به آغوش و بوسه ای خوبم …
و نقاب از حقیقت افتاده
اصل مردم همین که می بینی !
عابد از حُسن نیت افتاده …
آدمی از هراس جان دادن
از خدا هم کناره می گیرد
این حقیقت عیان که باور هم ؛
علم را استخاره می گیرد …
بغلم کن ، اگرچه ممنوع است
بغلم کن که سخت ، آشوبم
گرچه شاید تو “ناقل مرگی”
من به آغوش و بوسه ای خوبم …
۶.۹k
۲۰ تیر ۱۴۰۳