پارت ۱
پارت_۱
رها:)
آخ آخ یعنی خدا داشت شانس تقسیم میکرد من تو صف رسد موهای زاعد بودم
ریدم دهنت فریاللللل
نازی: رها بهش فکر نکن فریال خودشم شکه شد
رها: واییی نازی الان پسره تو ذهنش از من یه هول ساخته
فریال: خب بایا بیخیال
ولی ناموصا فکر نمیکردم پسره بیاددد ، فرض کن من ریدم بهش رو صندلیش چسب ریختم شلوارش جر خورد تو شربتش قرص اسهال آور ریختم ، انداختم تقصیر رها ، بعد اون وقت پسره با این همه اتفاق بازم پاشده اومده دانشگاه
رها: خفه شو خب ؟
نازی: ساکت شید ، رها بپیچ خونه شکیب ازش کولمو بگیرم جا گذاشتم
فریال : وای تروخدا بگو بیاد دم در دو دقیقه ببینمش
رها: خیلی هولی فریال ، شکیب رل داره ، قراره ازدواج کنن
فریال : خب منم روش کراشم مگه چی میشه؟
نازی: هیچی فقط خفه شید سرم درد گرفت
زیر لب بیچاره خالمی گفتم که با تو سری نازی یکی شد
+++پایان+++
رها:)
آخ آخ یعنی خدا داشت شانس تقسیم میکرد من تو صف رسد موهای زاعد بودم
ریدم دهنت فریاللللل
نازی: رها بهش فکر نکن فریال خودشم شکه شد
رها: واییی نازی الان پسره تو ذهنش از من یه هول ساخته
فریال: خب بایا بیخیال
ولی ناموصا فکر نمیکردم پسره بیاددد ، فرض کن من ریدم بهش رو صندلیش چسب ریختم شلوارش جر خورد تو شربتش قرص اسهال آور ریختم ، انداختم تقصیر رها ، بعد اون وقت پسره با این همه اتفاق بازم پاشده اومده دانشگاه
رها: خفه شو خب ؟
نازی: ساکت شید ، رها بپیچ خونه شکیب ازش کولمو بگیرم جا گذاشتم
فریال : وای تروخدا بگو بیاد دم در دو دقیقه ببینمش
رها: خیلی هولی فریال ، شکیب رل داره ، قراره ازدواج کنن
فریال : خب منم روش کراشم مگه چی میشه؟
نازی: هیچی فقط خفه شید سرم درد گرفت
زیر لب بیچاره خالمی گفتم که با تو سری نازی یکی شد
+++پایان+++
۲۷.۹k
۱۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.