اتفاقی؟یا سرنوشت p17
اتفاقی؟یا سرنوشت p17
از زبان کوک
نمیدونستم باید چیکار کنم و فقط تنها چیزی ک به فکرم میومد بوسیدنش بود
از زبان ات
میخواستم پسش بزنم ولی من خیلی دلم براش تنگ شده بود من هنوز عاشقش بودم میخاستم دوباره برگردم بهش ولی من خیلی زجر کشیدم ولی الان مهم نبود برام و همراهیش کردم
بعد چند میم از هم جدا شدیم
کوک پیشونیش چسبوند به پیشونیم و گفت
_ات لطفا ی فرست بهم بده واقعا زندگیم بدونت بی معنیه تو این چهار ماه هر شب میومدم پشت در اتاقت وایمیستادم میخاستم بيام تو ولی نمیتونستم
+کوک من نمیخام دیگه درد بکشم
_نمیزارم قول میدم
+قول
_قول کوچولویه من
ویو صبح
از زبان ات
با صدای زنگ گوشیم از خواب پا شدم دیدم منیجرمه جواب دادم
+جونم
○خوابی؟!
+آره چطور
○کل دنیا داره دربارت حرف میزنه بهد تو خوابیدی
+کل دنیا همیشه درباره حرف میزنن(سوس ماسسسس)
○اینبار فرق داره ویدیوتو و کوک وقتی داشتین همو میبوسیدید پخش شده
+چیییییییییییییییی(مثل فشنگ از جاش پا میشه)
○کجایی تو الان
+م...من خونم
○کوک پیشته
+آره چیز صب کن پی دی نیم پشت خته قراره بگردم صب کن زنگ میزنم بهت
○اوک
+جونم پی دی جون
●مگه نگفتی کات کردیییییییییی؟
+آره ولی الان دوباره باهمین
●یعنی آشتی کردین
+آره ،، ببین مهم نیست الان چی میگی هرچی میخای بگو من کوکو دوست دارم و تا وقتی ک بمیرم دوست خواهم داشت میخای تهدید کن میخای اخراجم کن مهم نیست چون من الان قدرتی دارم ک میتونم هم کمپانیتو به چند برابر قیمتش بخرم همم چنتا کمپانی بزرگ تر از مال خودت تاسیس کنم پس زر مفت نزن الانم ی برنامه بچین برام میخام سخنرانی کنم
○ولی...
+خدافظ
گوشی رو قطع کردم دیدم کوک با دنهنی پنج متر باز داره نگام میکنه
+چیه
_هیچی
+هوف دارم میرم حموم میای
_چرا ک نه
+کرم بریزی شوتت میکنم بیرونا
_من گوه بخورم
ویو بعد حموم اومدم بیرون ک دیدم گوشیم رنگ میخوره منیجرم بود
+جانم
○انگار یکم زیادی ریدی به پی دی نیم
+خب باید خیلی وقت پیش میکردم دیگه واقعا خسته شدم از دستش
○هوم دم در خوندم میکاپ آرتیست چند دست لباس اوردم برات حاضرت کنیم برای سخنرانی
+اوک درو باز کردم بیاین تو
○اوک
+کوووووککککککییی
_جونم
+منیجرمو چنتا میکاپ آرتیست الان تو دم درن حاضرم کنن برا برنامه سخنرانی
_باش ولی چی میخای بگی
+درباره رابطمون
_مطمئنی
+اوهوم
از زبان کوک
نمیدونستم باید چیکار کنم و فقط تنها چیزی ک به فکرم میومد بوسیدنش بود
از زبان ات
میخواستم پسش بزنم ولی من خیلی دلم براش تنگ شده بود من هنوز عاشقش بودم میخاستم دوباره برگردم بهش ولی من خیلی زجر کشیدم ولی الان مهم نبود برام و همراهیش کردم
بعد چند میم از هم جدا شدیم
کوک پیشونیش چسبوند به پیشونیم و گفت
_ات لطفا ی فرست بهم بده واقعا زندگیم بدونت بی معنیه تو این چهار ماه هر شب میومدم پشت در اتاقت وایمیستادم میخاستم بيام تو ولی نمیتونستم
+کوک من نمیخام دیگه درد بکشم
_نمیزارم قول میدم
+قول
_قول کوچولویه من
ویو صبح
از زبان ات
با صدای زنگ گوشیم از خواب پا شدم دیدم منیجرمه جواب دادم
+جونم
○خوابی؟!
+آره چطور
○کل دنیا داره دربارت حرف میزنه بهد تو خوابیدی
+کل دنیا همیشه درباره حرف میزنن(سوس ماسسسس)
○اینبار فرق داره ویدیوتو و کوک وقتی داشتین همو میبوسیدید پخش شده
+چیییییییییییییییی(مثل فشنگ از جاش پا میشه)
○کجایی تو الان
+م...من خونم
○کوک پیشته
+آره چیز صب کن پی دی نیم پشت خته قراره بگردم صب کن زنگ میزنم بهت
○اوک
+جونم پی دی جون
●مگه نگفتی کات کردیییییییییی؟
+آره ولی الان دوباره باهمین
●یعنی آشتی کردین
+آره ،، ببین مهم نیست الان چی میگی هرچی میخای بگو من کوکو دوست دارم و تا وقتی ک بمیرم دوست خواهم داشت میخای تهدید کن میخای اخراجم کن مهم نیست چون من الان قدرتی دارم ک میتونم هم کمپانیتو به چند برابر قیمتش بخرم همم چنتا کمپانی بزرگ تر از مال خودت تاسیس کنم پس زر مفت نزن الانم ی برنامه بچین برام میخام سخنرانی کنم
○ولی...
+خدافظ
گوشی رو قطع کردم دیدم کوک با دنهنی پنج متر باز داره نگام میکنه
+چیه
_هیچی
+هوف دارم میرم حموم میای
_چرا ک نه
+کرم بریزی شوتت میکنم بیرونا
_من گوه بخورم
ویو بعد حموم اومدم بیرون ک دیدم گوشیم رنگ میخوره منیجرم بود
+جانم
○انگار یکم زیادی ریدی به پی دی نیم
+خب باید خیلی وقت پیش میکردم دیگه واقعا خسته شدم از دستش
○هوم دم در خوندم میکاپ آرتیست چند دست لباس اوردم برات حاضرت کنیم برای سخنرانی
+اوک درو باز کردم بیاین تو
○اوک
+کوووووککککککییی
_جونم
+منیجرمو چنتا میکاپ آرتیست الان تو دم درن حاضرم کنن برا برنامه سخنرانی
_باش ولی چی میخای بگی
+درباره رابطمون
_مطمئنی
+اوهوم
۱۱.۳k
۱۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.