ׄ 𓇼 ׅ
ׄ 𓇼 ׅ
سنیورا موقعی که تو کلیسای سن مارکو دیدمت سرت پایین بود و موهای سیاهِ مواجت دورت رو احاطه کرده بودند، دست هات در هم گره خورده، مهر به پیشونی، لب هات مدام در حال زمزمه دعا. همه اینا بود که باعث شد تو برام پرستیدنی تر از خدایی بشی که عبادتش میکردی.
𝟣𝟤 𝘋𝘦𝘤𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳,𝟤𝟢𝟤𝟥
سنیورا موقعی که تو کلیسای سن مارکو دیدمت سرت پایین بود و موهای سیاهِ مواجت دورت رو احاطه کرده بودند، دست هات در هم گره خورده، مهر به پیشونی، لب هات مدام در حال زمزمه دعا. همه اینا بود که باعث شد تو برام پرستیدنی تر از خدایی بشی که عبادتش میکردی.
𝟣𝟤 𝘋𝘦𝘤𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳,𝟤𝟢𝟤𝟥
۴۶۱
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.