یه روزمیام حرمت برای اولین بار
یه روزمیام حرمت برای اولین بار
دست خالی منو از حرمت برنگردون
یاامام رضا اگرحاجتمو ندی اونوقت میگم صدای منو یانشنیدی یا نخاستی بشنوی یاندیدی منو توحرمت ازبس شلوغ بود ...
ولی مطمعنم که میبینی منو وصدامم میشنوی وناامید برنمیگردم ازخونت .................اگر ناامید برگردم بخدادلم میشکنه ازت واینومیدونم نمیزاری هرکی حرمت میاد دلشکسته وگریان وناامیدبرگرده حتما حاجتشوبراورده میکنی.........................مخصوصا که اولین بارمهمون درخونتو بزنه حتی نمیشناسه که کجا وکدوم سمت بیاد زریحتوبگیره ولی خودت راهو نشون میدی وپاهاخودبخودمیان سمتت ........
یبارکه پیش خواهرت رفتم دستم به ضریح نرسید برگشتم .....
ولی ناراحت
ودومین بار که رفتم گفتم اگر اینبار هم دستم ضریح نرسه نمیرم. .. واونموقع که خودم تواون شلوغی بخودم میگفتم منو انگار هل دادن جلوی ضریح خواهرت ومن دیدم و گرفتم ... اونموقع گفتم نه باراول شاید نشناخت ولی بار دوم منوشناخت حضرت معصومه ونذاشت باناراحتی برگردم.................
این بهترین خاطره ای هست که هیچوقت یادم نمیره...........
دست خالی منو از حرمت برنگردون
یاامام رضا اگرحاجتمو ندی اونوقت میگم صدای منو یانشنیدی یا نخاستی بشنوی یاندیدی منو توحرمت ازبس شلوغ بود ...
ولی مطمعنم که میبینی منو وصدامم میشنوی وناامید برنمیگردم ازخونت .................اگر ناامید برگردم بخدادلم میشکنه ازت واینومیدونم نمیزاری هرکی حرمت میاد دلشکسته وگریان وناامیدبرگرده حتما حاجتشوبراورده میکنی.........................مخصوصا که اولین بارمهمون درخونتو بزنه حتی نمیشناسه که کجا وکدوم سمت بیاد زریحتوبگیره ولی خودت راهو نشون میدی وپاهاخودبخودمیان سمتت ........
یبارکه پیش خواهرت رفتم دستم به ضریح نرسید برگشتم .....
ولی ناراحت
ودومین بار که رفتم گفتم اگر اینبار هم دستم ضریح نرسه نمیرم. .. واونموقع که خودم تواون شلوغی بخودم میگفتم منو انگار هل دادن جلوی ضریح خواهرت ومن دیدم و گرفتم ... اونموقع گفتم نه باراول شاید نشناخت ولی بار دوم منوشناخت حضرت معصومه ونذاشت باناراحتی برگردم.................
این بهترین خاطره ای هست که هیچوقت یادم نمیره...........
۲.۱k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.