خودش اومد توی چشمانم که داشت اشک میریخت گفت از رختت عنم میگیره و من هنوز اورا دوست دارم
تو رفیق نبودی نارفیق بودی
۴.۰k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.