سناریو
#سناریو
وقتی می فهمن دارن بابا می شن
نامجون: چ... چی... یعنی من بلخره دارم بابا می شم؟ باورم نمیشه.. وای خداااا
جین:شوخی نمی کنی که نه؟! داری واقعا جدی می گی.... وایی خدا
شوگا: ا... از خوش حالی زبونم بند اومده...(بقلت می کنه و چرخونت)
جیهوب: ببین اگه ففط شوخی گفتع باشیا
ات:نه واقعا راست می گم
جیهوب: چی(بغض می کنه از خوشحالی)
جیمین: امید وارم اخلاقش به مامانش نره یه دنده
ات: تو خودت که بد ترییی
تهیونگ: حالا که بحث داره جدی میشه تو باید بیشتر مراقب خودت باشی
جونگگوک: سلامتی تو سلامتی بچه هم هست... برا همین نمی زارم حتی یکی بخواد ازیتتون کنه
وقتی می فهمن دارن بابا می شن
نامجون: چ... چی... یعنی من بلخره دارم بابا می شم؟ باورم نمیشه.. وای خداااا
جین:شوخی نمی کنی که نه؟! داری واقعا جدی می گی.... وایی خدا
شوگا: ا... از خوش حالی زبونم بند اومده...(بقلت می کنه و چرخونت)
جیهوب: ببین اگه ففط شوخی گفتع باشیا
ات:نه واقعا راست می گم
جیهوب: چی(بغض می کنه از خوشحالی)
جیمین: امید وارم اخلاقش به مامانش نره یه دنده
ات: تو خودت که بد ترییی
تهیونگ: حالا که بحث داره جدی میشه تو باید بیشتر مراقب خودت باشی
جونگگوک: سلامتی تو سلامتی بچه هم هست... برا همین نمی زارم حتی یکی بخواد ازیتتون کنه
۸.۰k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.