نه خوب نیستم و اگر غیر از این باشم،
نه خوب نیستم و اگر غیر از این باشم،
به انسانیت و شرافتم شک کن.
خوب نیستم وقتی حال هموطنم،
حال سرزمینم و حال وطنم خوب نیست.
خوب نیستم وقتی خون بیگناه به زمین میریزد
و ظالم از محدودهی عقل و انصاف میگریزد.
که ظلم و بیعدالتی خاک عزیز میهنم را تسخیر کرده
و دَدصفتان، دستان عدالت را زنجیر.
خوب نیستم وقتی هموطنم به هموطنم میتازد
و انسانیت، ذره ذره رنگ میبازد.
کاش به خیر بگذرد این شام تاریک
و به خیر بگذریم.
کاش چشم باز کنیم
و به صبح رسیدهباشیم،
کاش قوی بمانیم و کنار هم باشیم
و زنجیر اتحادمان در این گرگ و میش ناحقیها و ناآگاهیها نشکند.
کاش چشم باز کنیم و حق را از ناحق بشناسیم
و کنار مظلوم بایستیم و پیامآور بهار و طلوع باشیم،
نه امتداد دهندهی زمستان و تاریکی...
به انسانیت و شرافتم شک کن.
خوب نیستم وقتی حال هموطنم،
حال سرزمینم و حال وطنم خوب نیست.
خوب نیستم وقتی خون بیگناه به زمین میریزد
و ظالم از محدودهی عقل و انصاف میگریزد.
که ظلم و بیعدالتی خاک عزیز میهنم را تسخیر کرده
و دَدصفتان، دستان عدالت را زنجیر.
خوب نیستم وقتی هموطنم به هموطنم میتازد
و انسانیت، ذره ذره رنگ میبازد.
کاش به خیر بگذرد این شام تاریک
و به خیر بگذریم.
کاش چشم باز کنیم
و به صبح رسیدهباشیم،
کاش قوی بمانیم و کنار هم باشیم
و زنجیر اتحادمان در این گرگ و میش ناحقیها و ناآگاهیها نشکند.
کاش چشم باز کنیم و حق را از ناحق بشناسیم
و کنار مظلوم بایستیم و پیامآور بهار و طلوع باشیم،
نه امتداد دهندهی زمستان و تاریکی...
۵.۵k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱