امیدِ پر از دلتنگی و انتظار
دلتنگی و انتظار؛ هر دو آدمی را پیر میکند اما پر امیدترین نقش جهان را، قابی نشان میدهد که در آن، کسی در ساحلِ دلتنگی به انتظار نشسته است. من نمیدانم چه میشود که یک نویسنده قلمش را در دواتِ عشق میزند تا غزل بسراید! یا حتی نمیدانم چه میشود که دو واژهی شش حرفی، جهانی به این فراخی را در حد قفسی برای کبوتری تنگ میکند. آدمی با امید زنده است اما چه امیدها که دلها را پیر نمیکند... .
۸۸۳
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.