نازنینم نفسم ،تنها دلخوشی زندگیم
دخترکم،نازنینم،تصدقت شوم،دورت بگردم،..غزاله ام،آهوی رمیده از دشت اقاقی و نیلوفر به آغوش این پدر غمزده،این پدر ویران،به هوای توست در هوا نفس کشیدنم،دیری است این درخت خشکیده که دیگر تکیده و الف قامتش لام گشته هیچ ندارد جز برق چشمان و ظرافت دستان و ....و اگر نبودی،سالها بود که تنم در خاک ....دوستم بدار که عاشقانه همه نفسهایم را فدای یک نفست میکنم،،زندگیم،،
۱.۲k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.