عذاب النّار چیست ؟
عذاب النّار چیست؟
(تفسیری بر دعای جوشن کبیر)
علی (ع) در دعای جوشن کبیرش (که عالیترین دعایی است که از زبان انسان خطاب به پروردگارش تراوش نموده) بهصورت ترجیعبندی، با هزار ضجه و زجر، از خداوند طلب رهایی از عذاب نار مینماید. و خداوند را در این استغاثه به همهی نامهایش صدا میزند و به هزار نامش صدا میکند تا او را از آتش نجات دهد. این چه آتشی است که صدای هیچ بشری را همچون علی (ع) تا این حد به خدا نرسانیده است و بهواسطهی این آتش همهی اسامی او را کشف کرده و نعره میزند؛ اسمایی که تا قبل او کشف نشده و به زبان هیچ کس در هیچ مذهبی نیامده بود.
دعای جوشن کبیر را باید دعای خلاصی از آتش نامید: «خلِّصنا من النار یا رب». این چه آتشی است که به جان علی افتاده که او را شب تا به صبح در چاههای کوفه به نعره و استفراغ خون انداخته است و همهی چاههای کوفه را غرق خون ساخته است؟! آنكه بیش از حد به خدایش نزدیك میشود، در آنِ واحد به نار و نورش نزدیك شده است و هر آن غفلت و بهاندازهی مویی شرک و عُجب و خودبینی موجب تبدیل نور به نار میشود و جانش را میگدازد. جنت و جهنم دو صورت از تقرب الیالله و آستانه و محضر او است: وجه نوری و وجه ناری.
اما اصحاب اعراف (عرفا و امامان) که بر پل صراط مستقیم در حرکت بهسوی اویند - که راه میانبُر بین جنت و جهنم است - در سمت راست این راه شاهد جنت هستند و در سمت چپ آن هم جهنم است. از سمت راست، نوریاند و از سمت چپ هم ناری میباشند و شاهد بر اهالی این وادی. و این وادی، فراسوی خیر و شر و بهشت و دوزخ و کفر و ایمان است.
در حیات این دنیا وجود کافران، درهای جهنم و عذابالنار است و وجود مؤمنان هم درهای جنت است. همنشینی اعراف با اهل دوزخ به منظور رهایی آنان، موجب ابتلای آنان به این آتش است.
اهل دوزخ آنقدر سوخته که به قول قرآن کلفتی پوست بدنشان هفت یا هفتاد متر است و دیگر سوزشی را احساس نمیکنند و قلوبشان که کانون درک سوزش است مرده و سنگ شده است و این است که به قول قرآن: »کافران را میبینی که چه صبورانه بر آتش دوزخ میسوزند«. و اما اولیای خدا - که مسئول شفاعت و هدایت مردم هستند و خود دارای وجود نوری و لطیفترین پوست و زندهترین دل میباشند - باید در میان این آتش بروند و برخی را شفاعت نمایند و بیرون آورند. بهعلاوه که اهل دوزخ به این آسانی حاضر به ترک دوزخ نیستند و این است که چه بسا اولیای الهی مدتها در دوزخ میمانند تا عدهای را راضی به خروج از دوزخ نمایند. »دست در دوزخ میکنم و هر که را بخواهم بیرون میآورم».
با توجه به این امر، بهتر میتوان معنا و راز دعای جوشن کبیر را از زبان علی (ع) درک نمود. اینك معنای »جوشن کبیر« را هم درک میکنیم که به معنای جوشن است که بدن را از سوختن مصون میدارد که همان یاد و توسل به حضور او است از طریق اسمای او. و به قول حافظ: »از بند و زنجیرش چه غم آن كس که عیاری کند». و اینان عیاران دوزخاند و خود را به آتش میزنند تا آنان را راضی به توبه و خروج از دوزخ کنند و لذا چه بسا که خود نیز میسوزند. در هیچ اثری همچون ادعیهی امامان (ع) نمیتوان به اسرار حیات و هستی و راز زندگی و هویت قدسی و عاشقانهی آنان پی برد. این ادعیه عالیترین آثار مكتوب عرفانی در تاریخ بشرند که متأسفانه در نزد ما شیعیان فقط به کار ورد و ثواب اخروی آمده است و اینگونه مهجور است. درست مثل امامان ما در نزد ما که همواره مهجور و مقتولاند.
(از کتاب دایرةالمعارف عرفانی، ج 2، فصل 5) اثر استاد علی اکبر خانجانی:
www.khanjany.org
(تفسیری بر دعای جوشن کبیر)
علی (ع) در دعای جوشن کبیرش (که عالیترین دعایی است که از زبان انسان خطاب به پروردگارش تراوش نموده) بهصورت ترجیعبندی، با هزار ضجه و زجر، از خداوند طلب رهایی از عذاب نار مینماید. و خداوند را در این استغاثه به همهی نامهایش صدا میزند و به هزار نامش صدا میکند تا او را از آتش نجات دهد. این چه آتشی است که صدای هیچ بشری را همچون علی (ع) تا این حد به خدا نرسانیده است و بهواسطهی این آتش همهی اسامی او را کشف کرده و نعره میزند؛ اسمایی که تا قبل او کشف نشده و به زبان هیچ کس در هیچ مذهبی نیامده بود.
دعای جوشن کبیر را باید دعای خلاصی از آتش نامید: «خلِّصنا من النار یا رب». این چه آتشی است که به جان علی افتاده که او را شب تا به صبح در چاههای کوفه به نعره و استفراغ خون انداخته است و همهی چاههای کوفه را غرق خون ساخته است؟! آنكه بیش از حد به خدایش نزدیك میشود، در آنِ واحد به نار و نورش نزدیك شده است و هر آن غفلت و بهاندازهی مویی شرک و عُجب و خودبینی موجب تبدیل نور به نار میشود و جانش را میگدازد. جنت و جهنم دو صورت از تقرب الیالله و آستانه و محضر او است: وجه نوری و وجه ناری.
اما اصحاب اعراف (عرفا و امامان) که بر پل صراط مستقیم در حرکت بهسوی اویند - که راه میانبُر بین جنت و جهنم است - در سمت راست این راه شاهد جنت هستند و در سمت چپ آن هم جهنم است. از سمت راست، نوریاند و از سمت چپ هم ناری میباشند و شاهد بر اهالی این وادی. و این وادی، فراسوی خیر و شر و بهشت و دوزخ و کفر و ایمان است.
در حیات این دنیا وجود کافران، درهای جهنم و عذابالنار است و وجود مؤمنان هم درهای جنت است. همنشینی اعراف با اهل دوزخ به منظور رهایی آنان، موجب ابتلای آنان به این آتش است.
اهل دوزخ آنقدر سوخته که به قول قرآن کلفتی پوست بدنشان هفت یا هفتاد متر است و دیگر سوزشی را احساس نمیکنند و قلوبشان که کانون درک سوزش است مرده و سنگ شده است و این است که به قول قرآن: »کافران را میبینی که چه صبورانه بر آتش دوزخ میسوزند«. و اما اولیای خدا - که مسئول شفاعت و هدایت مردم هستند و خود دارای وجود نوری و لطیفترین پوست و زندهترین دل میباشند - باید در میان این آتش بروند و برخی را شفاعت نمایند و بیرون آورند. بهعلاوه که اهل دوزخ به این آسانی حاضر به ترک دوزخ نیستند و این است که چه بسا اولیای الهی مدتها در دوزخ میمانند تا عدهای را راضی به خروج از دوزخ نمایند. »دست در دوزخ میکنم و هر که را بخواهم بیرون میآورم».
با توجه به این امر، بهتر میتوان معنا و راز دعای جوشن کبیر را از زبان علی (ع) درک نمود. اینك معنای »جوشن کبیر« را هم درک میکنیم که به معنای جوشن است که بدن را از سوختن مصون میدارد که همان یاد و توسل به حضور او است از طریق اسمای او. و به قول حافظ: »از بند و زنجیرش چه غم آن كس که عیاری کند». و اینان عیاران دوزخاند و خود را به آتش میزنند تا آنان را راضی به توبه و خروج از دوزخ کنند و لذا چه بسا که خود نیز میسوزند. در هیچ اثری همچون ادعیهی امامان (ع) نمیتوان به اسرار حیات و هستی و راز زندگی و هویت قدسی و عاشقانهی آنان پی برد. این ادعیه عالیترین آثار مكتوب عرفانی در تاریخ بشرند که متأسفانه در نزد ما شیعیان فقط به کار ورد و ثواب اخروی آمده است و اینگونه مهجور است. درست مثل امامان ما در نزد ما که همواره مهجور و مقتولاند.
(از کتاب دایرةالمعارف عرفانی، ج 2، فصل 5) اثر استاد علی اکبر خانجانی:
www.khanjany.org
۵۵۷
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.