مافیای من 🖤🍷
پارت ۶
ات درو باز کرد دید چند تا دخت داف و جون پشت درن
ات : بفرمایین
میسو ( یکی از دخترا ): جیمین خانه س ( با ناز)
ات : بله خانه س
مین جو : ددی جونم کجایی
ات : بفرمایید داخل
امدن داخل
ات هم مات زده داش نگاه می کرد
مین جو : ات جان بیا بشین دا
ات : ام شما بشینین ( باخنده تمسخر
ات نشست
و کنار جیمین هم چند تا وختر بود
ات داشت حرص می خرد
چانکو ( چه اسم های میارم 😐)؛ عزیزم اهنگ بزاریم برقصیم
میسو : ددی جیمین با من می رقصه
که یهو یک از دخترا جیمین رو بغل کرد
ات بلند شد گفت
ات : ببخشید من حال ندارم با اجازه
ات رفت بالا تو اتاق داشت گریه می کرد
خودشو انداخت تو تخت داشت گریه می کرد و صورتش ت وبالش 😐
ات : چرا با من این کارووو می کنه بیشعور منو اورده این عمارت کوفتی ( با گریه )
ات : هق هق هق هق ( مثلا گریه ) خودم خفش می کنم ( هوییییی ارمیا بیایین به ات نشون بدیم پیش به سوی ات 😂)
همون موقع جیمین میاد اتاق ولی ات متوجه نشد چون داشت با صدای بلند گریه حرف می زد
ات : بشعور منو عاشق خودش می کنه بعدش با دخترا لاس میرهههههههه هق هق هق
ات : من دوسش داشتم ولی اون
ات : دخترای هرزه هق هق
جیمین : ات
ات داشت بلند بلند گریه می کرد
جیمین نشست تو تخت و لبش رو نزدیک گوشش کر گفت
جیمین : بیبی جرا گریه می کنی
یهو ات بلن شد
ات : تو کی امدی
جیمین : همین الان
ات : برو گمشو پیش دخترای هرزه
جیمین : یاااا
ات : چیهههه نارحت شدی گفتم دخترای هرزههههه اره هرزن تو هم مثل اونایی ( با گریه
که یهو جیمین روی ات خمیه زد
جیمین : بیبی ارم باش
ات : بلند شو از روم برو رو اون دخترا روشون دراز بکش بلن شووووو ( با داد و گریه)
جیمین : جیغ نزن سرم رفت
ات : گفتم بلند شو
جیمین : این تنبیهت بود
ات : چی ( با تعجب
جیمین : خب من امدم دیدم عشقم داره با یک پسر لاس میره تو هم دیدی عشقت با دخترا لاس میره
ات ؛ عشقت ؟ تو عشق من نیستی
جیمین : یعنی دوسم نداری ؟
ات : نه دوستت ندارم کی گفته برو اون رو
جیمین : یاااا همین چند وقیقه پیش گفتی
جیمین : گفتی عاشق خودش کرده اهم
ات : منظورم تو نبودی
جیمین : یاااا دروغ نگو پس منظورت کی بود هم ؟؟
ات : چان سو بود تو نبودی ( الکی میگه منظورش جیمین بود )
جیمین خیلی بد گردن ات رو داشت مک می زد
ات : ایی ولم کن
ات : درد داره نکن
جیمین : مگه نگفته نمی خوام اسمش و صدا بزنی ( با داد )
ات دوباره شروع کر به گریه کردن
جیمین : نگفتم گریه کنی
ات : هق هق هق
جیمین با انگشتش اشک های ات رو پاک کرد
جیمین ؛ گریه نکن
ات : ببخشید اسمش رو گفتم
جیمین : پس دروغ بود ؟
ات : اهوم
جیمیت : دیدی گفتم عاشقمی
ات : یا روت باز نشه حالا هم از روم بلند شووو
جیمین : بلند نمیشم می خوام تا دل سیر بیبی م رو نگاه کنم
یهو گوشی جیمین زد خر د
جیمین : هوففبففف
جیمین بله
جیمین : باشه امدم
ات : کجا میری
جیمین : کار دارم میرم شرکت
ات : جیمین اون دخترا کی بودن
جیمین ؛ اونا فقط هم کارم بودن پول داده بودم بیان نقش بازی کنن از اون دخترا نیستین
ات ؛ اها
جیمین : من باید برم بیبی خشگلم
ات : باش
جیمین : بای
ات بای
ات درو باز کرد دید چند تا دخت داف و جون پشت درن
ات : بفرمایین
میسو ( یکی از دخترا ): جیمین خانه س ( با ناز)
ات : بله خانه س
مین جو : ددی جونم کجایی
ات : بفرمایید داخل
امدن داخل
ات هم مات زده داش نگاه می کرد
مین جو : ات جان بیا بشین دا
ات : ام شما بشینین ( باخنده تمسخر
ات نشست
و کنار جیمین هم چند تا وختر بود
ات داشت حرص می خرد
چانکو ( چه اسم های میارم 😐)؛ عزیزم اهنگ بزاریم برقصیم
میسو : ددی جیمین با من می رقصه
که یهو یک از دخترا جیمین رو بغل کرد
ات بلند شد گفت
ات : ببخشید من حال ندارم با اجازه
ات رفت بالا تو اتاق داشت گریه می کرد
خودشو انداخت تو تخت داشت گریه می کرد و صورتش ت وبالش 😐
ات : چرا با من این کارووو می کنه بیشعور منو اورده این عمارت کوفتی ( با گریه )
ات : هق هق هق هق ( مثلا گریه ) خودم خفش می کنم ( هوییییی ارمیا بیایین به ات نشون بدیم پیش به سوی ات 😂)
همون موقع جیمین میاد اتاق ولی ات متوجه نشد چون داشت با صدای بلند گریه حرف می زد
ات : بشعور منو عاشق خودش می کنه بعدش با دخترا لاس میرهههههههه هق هق هق
ات : من دوسش داشتم ولی اون
ات : دخترای هرزه هق هق
جیمین : ات
ات داشت بلند بلند گریه می کرد
جیمین نشست تو تخت و لبش رو نزدیک گوشش کر گفت
جیمین : بیبی جرا گریه می کنی
یهو ات بلن شد
ات : تو کی امدی
جیمین : همین الان
ات : برو گمشو پیش دخترای هرزه
جیمین : یاااا
ات : چیهههه نارحت شدی گفتم دخترای هرزههههه اره هرزن تو هم مثل اونایی ( با گریه
که یهو جیمین روی ات خمیه زد
جیمین : بیبی ارم باش
ات : بلند شو از روم برو رو اون دخترا روشون دراز بکش بلن شووووو ( با داد و گریه)
جیمین : جیغ نزن سرم رفت
ات : گفتم بلند شو
جیمین : این تنبیهت بود
ات : چی ( با تعجب
جیمین : خب من امدم دیدم عشقم داره با یک پسر لاس میره تو هم دیدی عشقت با دخترا لاس میره
ات ؛ عشقت ؟ تو عشق من نیستی
جیمین : یعنی دوسم نداری ؟
ات : نه دوستت ندارم کی گفته برو اون رو
جیمین : یاااا همین چند وقیقه پیش گفتی
جیمین : گفتی عاشق خودش کرده اهم
ات : منظورم تو نبودی
جیمین : یاااا دروغ نگو پس منظورت کی بود هم ؟؟
ات : چان سو بود تو نبودی ( الکی میگه منظورش جیمین بود )
جیمین خیلی بد گردن ات رو داشت مک می زد
ات : ایی ولم کن
ات : درد داره نکن
جیمین : مگه نگفته نمی خوام اسمش و صدا بزنی ( با داد )
ات دوباره شروع کر به گریه کردن
جیمین : نگفتم گریه کنی
ات : هق هق هق
جیمین با انگشتش اشک های ات رو پاک کرد
جیمین ؛ گریه نکن
ات : ببخشید اسمش رو گفتم
جیمین : پس دروغ بود ؟
ات : اهوم
جیمیت : دیدی گفتم عاشقمی
ات : یا روت باز نشه حالا هم از روم بلند شووو
جیمین : بلند نمیشم می خوام تا دل سیر بیبی م رو نگاه کنم
یهو گوشی جیمین زد خر د
جیمین : هوففبففف
جیمین بله
جیمین : باشه امدم
ات : کجا میری
جیمین : کار دارم میرم شرکت
ات : جیمین اون دخترا کی بودن
جیمین ؛ اونا فقط هم کارم بودن پول داده بودم بیان نقش بازی کنن از اون دخترا نیستین
ات ؛ اها
جیمین : من باید برم بیبی خشگلم
ات : باش
جیمین : بای
ات بای
۳۹.۵k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.