part¹⁹
part¹⁹
Boyfriend
ویو راوی
بوسه شون شروع شد
تهیونگ به صورت خیلی حرفه ای زبونش رو
توی دهن کوک میچرخوند و زبونش رو به بازی میگرفت
....
همینطور که داشتن به بوسشون ادامه میدادن تهیونگ با دستاش تمام بدن کوک رو فتح میکرد.....
هردو نفس کم آورده بودن لباشون رو از هم فاصله دادن و شروع به نفسنفس زدن کردن
تهیونگ دستش رو نوازش دار از گردن تا لبه پیرهنش آروم پیرهنش رو به سمت بالا داد
لبه پیرهن رو جلوی لبای کوک گرفت
و کوک با صورتی سوالی کیوتش به تهیونگ نگاه می کرد تهیونگ تنها با این نگاه کردن کوک تحریک می شد نگاهش به سینه هایی که بخاطر بوسه طولانیشدن بالا پایین میشد نگاه کرد و یه پوزخند زد حرفش عملی کرده بود دوباره نگاهش رو با کوک داد و به خیلی جذاب وهات به کوک گفت:((
تهیونگ : اینو توی دهنت نگه دار
کوک : چرا_....
تهیونگ تا کوک دهنش رو برای حرف زدن باز کنه لبهی پیرهن رو توی دهنش کرد ...
و نگاهش به نوک های صورتی که از تحریک شدش زده بودن بیرون و سفت نیپیل هاش نگاه کرد و برای خوردنشون بی طلاقت شده بود پس آروم آروم صورتش رو نزدیک
نیپیل هاش کرد و زبونش رو ماهرانه دورش می کشید و صدای ناله کوک بخاطر لذتش توی دهنش خفه میشد...
تهیونگ سرش رو پایین تر برد
و به شلوار کوک رسید و به کوک نگاه کرد
تهیونگ : شروع کنیم
کوک : اهوم
تهیونگ تا صدای رضایت کوک رو شنید شلوارش رو جر داد همینطور لباس زیرش رو و دستش رو توی سوراخ صورتیش کرد
تا سوراخش گشاد شه
بعد از اینکه شل شد عضوش رو داخلش گذاشت و پیرهن از دهن کوک درآمد و ناله کوک کل امارت رو گرفته بود
چند مین بعد (( یه زره خیلی بعد))
هردو ارضا شده بود خسته کنار هم افتاده بودن تهیونگ کوک رو برآید بغل کرد
و به سمت اتاقش رفت و کوک رو تخت گذاشت و خودش هم بغلش کوک که اصلا نای حرف زدن نداشت
پتو رو روی خودش کوک کشید و
چشم هاش گرم خواب شد
ادامه دارد....
حمایت
Boyfriend
ویو راوی
بوسه شون شروع شد
تهیونگ به صورت خیلی حرفه ای زبونش رو
توی دهن کوک میچرخوند و زبونش رو به بازی میگرفت
....
همینطور که داشتن به بوسشون ادامه میدادن تهیونگ با دستاش تمام بدن کوک رو فتح میکرد.....
هردو نفس کم آورده بودن لباشون رو از هم فاصله دادن و شروع به نفسنفس زدن کردن
تهیونگ دستش رو نوازش دار از گردن تا لبه پیرهنش آروم پیرهنش رو به سمت بالا داد
لبه پیرهن رو جلوی لبای کوک گرفت
و کوک با صورتی سوالی کیوتش به تهیونگ نگاه می کرد تهیونگ تنها با این نگاه کردن کوک تحریک می شد نگاهش به سینه هایی که بخاطر بوسه طولانیشدن بالا پایین میشد نگاه کرد و یه پوزخند زد حرفش عملی کرده بود دوباره نگاهش رو با کوک داد و به خیلی جذاب وهات به کوک گفت:((
تهیونگ : اینو توی دهنت نگه دار
کوک : چرا_....
تهیونگ تا کوک دهنش رو برای حرف زدن باز کنه لبهی پیرهن رو توی دهنش کرد ...
و نگاهش به نوک های صورتی که از تحریک شدش زده بودن بیرون و سفت نیپیل هاش نگاه کرد و برای خوردنشون بی طلاقت شده بود پس آروم آروم صورتش رو نزدیک
نیپیل هاش کرد و زبونش رو ماهرانه دورش می کشید و صدای ناله کوک بخاطر لذتش توی دهنش خفه میشد...
تهیونگ سرش رو پایین تر برد
و به شلوار کوک رسید و به کوک نگاه کرد
تهیونگ : شروع کنیم
کوک : اهوم
تهیونگ تا صدای رضایت کوک رو شنید شلوارش رو جر داد همینطور لباس زیرش رو و دستش رو توی سوراخ صورتیش کرد
تا سوراخش گشاد شه
بعد از اینکه شل شد عضوش رو داخلش گذاشت و پیرهن از دهن کوک درآمد و ناله کوک کل امارت رو گرفته بود
چند مین بعد (( یه زره خیلی بعد))
هردو ارضا شده بود خسته کنار هم افتاده بودن تهیونگ کوک رو برآید بغل کرد
و به سمت اتاقش رفت و کوک رو تخت گذاشت و خودش هم بغلش کوک که اصلا نای حرف زدن نداشت
پتو رو روی خودش کوک کشید و
چشم هاش گرم خواب شد
ادامه دارد....
حمایت
۲.۴k
۲۴ آبان ۱۴۰۳