make you mine : last(21)
جی هوپ : پس یعنی بر میگردیم یه بزنامه کاریمون دیگه نه؟
جین :.....نمیشه یه چند روز استراحت کنیم؟
تهیونگ : جونگکوک چند روز کنار منیجرنیم جوری رفتار کن انگار هنوزم بهتر نشدی !
نامجون : نه خیر نمیشه....از فردا برمیگردیم به برنامه مون
تهیونگ:بااااشششش!
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
اون روز باهم یه استراحت یه روزه کردین و فرداش همتون برگشتین به کارتون
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
( یه سال بعد )
+ جونگکوک دیگه بزار زمین منو خسته شدی
_ نه من خسته نشدم
تو رو کول جونگکوک داشت تو پارک میدویید
+ واییییی خیلی کیف میده...یوهوووو...
یه بوس جانانه رو لپش کاشتی
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
+ جونگکوک
_ همم؟
+ میدونی چیه
_ نه نمیدونم چیه!
+ میخوام که به مامانم بگم که دوست دارم
_ مگه نگفتی؟
+ نه....مخصوصا اینکه بازنشسته شده دیگه...خبر نداره
_ اره دیگه تو جای مامانتو گرفتی
+ مامانم از اول دبیو شما با شما بود دیگه
_ دیگه مامان منم حساب میشه...مامان جون من
+ بله...بله
_ ولی میدونی چیه؟
+ همم؟
_ مامانت خبر داره
+ از چی؟
_ اینکه ما باهمیم
+ یعنی چی ؟چطور؟
_ فکر کردی اول اول وقتایی که باهم بودیم گوش منو نپیچونده؟....از همه چی خبر داشت ...بهم گفت اگه یه بار دیگه از اون غلطا بکنم کله امو میکنه....
+ کدوم غلطا؟
_ همون دیگه
+ چی دیگه؟
_ ول کن فراموش کن
+ ولی میگم دیگه نریم خونه؟
_ نه نریم
+ دیگه دیر وقته...
_ هیچکس نیست که تو پارک ببین...یکم از این لحظه لذت ببریم
+ نه من خوابم میاد
_ عه...نمیخوام ...
+ بریم
_ باشه.....ولی چرا اینوری؟
+ کدوم وری؟
_ خونه شما اینوره
+ خونه ی تو ولی اینوره
_ خونه من؟
+ اره ...به مامانم گفتم امشب خونه دوستم میمونم
_ دوستت...یا دوست پسرت ؟
+ من که دوست خاصی جز شما نداره...فک کنم از اول میدونست دوست دوست میکنم یعنی تو
_ اخ جون پس زود باش بریم...بدو
+ یااا !تو که نمیرفتی؟
_ نه الان فرق داره...بدو
دستتو گرفت باهم دوییدین
+ جونگکوک....وایستا خسته ام
_ منم خستم خب زود بریم خونه
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
+ جونگکوک
_ جانم
+ بهم یه دست لباس راحتی بده با اینا نمیتونم بخوابم که...
_ باشه برو هر چی میخوای بردار خودت...میخوای حوله هم بردار برو یه دوش بگیر
+ فکر خوبیه
_ منم بیام ؟
+ تو واسه چی؟
_ میترسی
+ تو بیای میترسم راستش
_ نه...حموم ما شبا روح داره
+ خفه شو...روح موح حرف نزن
_ باشه باشه...چیزی لازم داشتی بگو ...!
رفتی یه دوش سرپایی گرفتی و زود در اومدی...
یه حوله پیچیده بودی دور خودت...یه دونه هم دور موهات
+ جونگکوک من در اومدم...
ادامه فیک داخل کامنت ها
جین :.....نمیشه یه چند روز استراحت کنیم؟
تهیونگ : جونگکوک چند روز کنار منیجرنیم جوری رفتار کن انگار هنوزم بهتر نشدی !
نامجون : نه خیر نمیشه....از فردا برمیگردیم به برنامه مون
تهیونگ:بااااشششش!
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
اون روز باهم یه استراحت یه روزه کردین و فرداش همتون برگشتین به کارتون
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
( یه سال بعد )
+ جونگکوک دیگه بزار زمین منو خسته شدی
_ نه من خسته نشدم
تو رو کول جونگکوک داشت تو پارک میدویید
+ واییییی خیلی کیف میده...یوهوووو...
یه بوس جانانه رو لپش کاشتی
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
+ جونگکوک
_ همم؟
+ میدونی چیه
_ نه نمیدونم چیه!
+ میخوام که به مامانم بگم که دوست دارم
_ مگه نگفتی؟
+ نه....مخصوصا اینکه بازنشسته شده دیگه...خبر نداره
_ اره دیگه تو جای مامانتو گرفتی
+ مامانم از اول دبیو شما با شما بود دیگه
_ دیگه مامان منم حساب میشه...مامان جون من
+ بله...بله
_ ولی میدونی چیه؟
+ همم؟
_ مامانت خبر داره
+ از چی؟
_ اینکه ما باهمیم
+ یعنی چی ؟چطور؟
_ فکر کردی اول اول وقتایی که باهم بودیم گوش منو نپیچونده؟....از همه چی خبر داشت ...بهم گفت اگه یه بار دیگه از اون غلطا بکنم کله امو میکنه....
+ کدوم غلطا؟
_ همون دیگه
+ چی دیگه؟
_ ول کن فراموش کن
+ ولی میگم دیگه نریم خونه؟
_ نه نریم
+ دیگه دیر وقته...
_ هیچکس نیست که تو پارک ببین...یکم از این لحظه لذت ببریم
+ نه من خوابم میاد
_ عه...نمیخوام ...
+ بریم
_ باشه.....ولی چرا اینوری؟
+ کدوم وری؟
_ خونه شما اینوره
+ خونه ی تو ولی اینوره
_ خونه من؟
+ اره ...به مامانم گفتم امشب خونه دوستم میمونم
_ دوستت...یا دوست پسرت ؟
+ من که دوست خاصی جز شما نداره...فک کنم از اول میدونست دوست دوست میکنم یعنی تو
_ اخ جون پس زود باش بریم...بدو
+ یااا !تو که نمیرفتی؟
_ نه الان فرق داره...بدو
دستتو گرفت باهم دوییدین
+ جونگکوک....وایستا خسته ام
_ منم خستم خب زود بریم خونه
﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌﹌
+ جونگکوک
_ جانم
+ بهم یه دست لباس راحتی بده با اینا نمیتونم بخوابم که...
_ باشه برو هر چی میخوای بردار خودت...میخوای حوله هم بردار برو یه دوش بگیر
+ فکر خوبیه
_ منم بیام ؟
+ تو واسه چی؟
_ میترسی
+ تو بیای میترسم راستش
_ نه...حموم ما شبا روح داره
+ خفه شو...روح موح حرف نزن
_ باشه باشه...چیزی لازم داشتی بگو ...!
رفتی یه دوش سرپایی گرفتی و زود در اومدی...
یه حوله پیچیده بودی دور خودت...یه دونه هم دور موهات
+ جونگکوک من در اومدم...
ادامه فیک داخل کامنت ها
۱.۳k
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.