می خواستم رو در رو باهات حرف بزنم خودت و گرفتی ازم. گفتم
می خواستم رو در رو باهات حرف بزنم خودتو گرفتی ازم. گفتم نشد بگم بهت؟ عیبی نداره مینویسم برات. ولی من هر چی هم بنویسم تو نمیخونی! آهنگش کنم گوش نمیدی. نقاشیش کنم نمیبینی. داد بزنم برنمیگردی. بخوام نمیخوای! بیام نمیای... چرا؟! نمیدونم.
بابا ببین منو ، منو ببین، ببین، نگاهم کن! موهام داره سفید میشه. هر کاری بگی کردم، آشپزی کردم، قدم زدم، کافه رفتم، خوابیدم، دود وارد اتمسفر کردم، قهوه خوردم، درس خوندم، اهنگ گوش دادم، رقصیدم، خندیدم، رفتم، موندم، بغل کردم، خوردم، شستم همه کاری کردم که خوب باشم. که بدون تو هم زندگی کنم ولی ی وقتایی نمیشه! نمیشه عزیزم ... ی وقتایی زورت به این زندگی نمیرسه. نمیرسه چون زندگی کردن بدون تو رو فراموش کرده بودم. دقیقا همونجایی که فکر میکنی کنار اومدی و دیگه تمومه همه چیز دست میذاره بیخ گلوت و فشار میده تا هر چی خوردی رو بالا بیاری! تا بگی غلط کردم. درمونده شی، بیچاره شی، خسته شی. من دلم تو رو میخواد با چیز دیگه ای میتونم خوبش کنم؟ نه. فکر کن این بچه الان بستنی میخواد من واسش شکلات بگیرم حالش خوب میشه؟ نه. اینم مثه همون.
دلم پر از حسرته عزیزم. ی چای خوردن و سیگار کشیدن ساده چی بود؟ ما با هم حتی ی چای نخوردیم ی سیگار نکشیدیم! حتی با هم درست حسابی حرف نزدیم. نشنیدیم همو، ندیدیم همو، بغل نکردیم همو! ی قدم زدن دوتایی باید حسرت شه؟ ی سلام گفتن و علیک گرفتن چی؟ ی دیدن؟ ی تماس ... حتی ی پیام کوچیک ارزش حسرت شدن داشت که حسرت شد؟ نمیدونم. همه چی حسرت شد؛ همه چیزای کوچیک حسرت شدن. تو رفتی و منو با این آرزو های کوچیک برآورده نشدنی رها کردی. من چیکار کنم با اینا؟ من بچه تر ، خام تر و ناپخته تر از چیزیم که بدونم باید چیکار کرد. تو بیا بهم بگو! بیا ناجی شو نجاتم بده، نذار بمیرم ...
من هر چی زوج میبینم پسرش تویی. هر صدای خنده ای میپیچه تو گوشم، خنده ی توئه. هر آهنگی میشنوم تو لا به لای تک تک نوت های اون آهنگ نفس میکشی! هر وقت هر جا عاشق و معشوق میبینم معشوقش تویی عاشقش من! هر چی برگ میبینم تو کوچه خیابون از نبود تو زرد شدن و دووم نیاوردن و ریختن! دلتنگیت هم منو له کرده خورشتی خورد کرد گذاشت گوشهی فریزر تا یخ بزنم! هر چی قهوه ی تلخ تو دنیا هست از سر دلتنگی واسه تو تلخ شدن؛ وگرنه قهوه رو چه به تلخی ...
اصلا بیا تموم کنیم فاصله ها رو. اصلا بیا تو باش، تو بمون منو اذیت کن! بیا سیگار روشن کن من حرص بخورم سیگار نکش واسه سلامتیت ضرر داره. بیا از دستپختم ایراد بگیر. بیا وقتی لباس جدید میپوشم بزن تو ذوقم. بیا هر جوری دوست داری بیا! بیا لش بپوش، لش باش، لش بگرد اگر من چیزی گفتم. بیا مهمون دعوت کن ی ربع قبل اومدن مهمونا به من بگو. بیا سفر مورد علاقهمو کنسل کن. فقط بیا ... بیا نزدیکم باش. بذار دستات سهم من باشه! بیا همه چیو خراب کن با هم از اول میسازیمش من عاشق ساختن با توام. اصلا با تو ساختنه که قشنگه!
تو باشی نشد معنا نداره، همه چی میشه. باش بذار بودنت مستم کنه نه الکل و هزار و یک کوفت و زهر مار دیگه. باش و بذار خماری بودنتو بکشم نه نبودنت! باش عزیزم باش.. حالا میای یا ... ؟
یاردآ-
تاریخ نمیخواد.
#بادبافشون
بابا ببین منو ، منو ببین، ببین، نگاهم کن! موهام داره سفید میشه. هر کاری بگی کردم، آشپزی کردم، قدم زدم، کافه رفتم، خوابیدم، دود وارد اتمسفر کردم، قهوه خوردم، درس خوندم، اهنگ گوش دادم، رقصیدم، خندیدم، رفتم، موندم، بغل کردم، خوردم، شستم همه کاری کردم که خوب باشم. که بدون تو هم زندگی کنم ولی ی وقتایی نمیشه! نمیشه عزیزم ... ی وقتایی زورت به این زندگی نمیرسه. نمیرسه چون زندگی کردن بدون تو رو فراموش کرده بودم. دقیقا همونجایی که فکر میکنی کنار اومدی و دیگه تمومه همه چیز دست میذاره بیخ گلوت و فشار میده تا هر چی خوردی رو بالا بیاری! تا بگی غلط کردم. درمونده شی، بیچاره شی، خسته شی. من دلم تو رو میخواد با چیز دیگه ای میتونم خوبش کنم؟ نه. فکر کن این بچه الان بستنی میخواد من واسش شکلات بگیرم حالش خوب میشه؟ نه. اینم مثه همون.
دلم پر از حسرته عزیزم. ی چای خوردن و سیگار کشیدن ساده چی بود؟ ما با هم حتی ی چای نخوردیم ی سیگار نکشیدیم! حتی با هم درست حسابی حرف نزدیم. نشنیدیم همو، ندیدیم همو، بغل نکردیم همو! ی قدم زدن دوتایی باید حسرت شه؟ ی سلام گفتن و علیک گرفتن چی؟ ی دیدن؟ ی تماس ... حتی ی پیام کوچیک ارزش حسرت شدن داشت که حسرت شد؟ نمیدونم. همه چی حسرت شد؛ همه چیزای کوچیک حسرت شدن. تو رفتی و منو با این آرزو های کوچیک برآورده نشدنی رها کردی. من چیکار کنم با اینا؟ من بچه تر ، خام تر و ناپخته تر از چیزیم که بدونم باید چیکار کرد. تو بیا بهم بگو! بیا ناجی شو نجاتم بده، نذار بمیرم ...
من هر چی زوج میبینم پسرش تویی. هر صدای خنده ای میپیچه تو گوشم، خنده ی توئه. هر آهنگی میشنوم تو لا به لای تک تک نوت های اون آهنگ نفس میکشی! هر وقت هر جا عاشق و معشوق میبینم معشوقش تویی عاشقش من! هر چی برگ میبینم تو کوچه خیابون از نبود تو زرد شدن و دووم نیاوردن و ریختن! دلتنگیت هم منو له کرده خورشتی خورد کرد گذاشت گوشهی فریزر تا یخ بزنم! هر چی قهوه ی تلخ تو دنیا هست از سر دلتنگی واسه تو تلخ شدن؛ وگرنه قهوه رو چه به تلخی ...
اصلا بیا تموم کنیم فاصله ها رو. اصلا بیا تو باش، تو بمون منو اذیت کن! بیا سیگار روشن کن من حرص بخورم سیگار نکش واسه سلامتیت ضرر داره. بیا از دستپختم ایراد بگیر. بیا وقتی لباس جدید میپوشم بزن تو ذوقم. بیا هر جوری دوست داری بیا! بیا لش بپوش، لش باش، لش بگرد اگر من چیزی گفتم. بیا مهمون دعوت کن ی ربع قبل اومدن مهمونا به من بگو. بیا سفر مورد علاقهمو کنسل کن. فقط بیا ... بیا نزدیکم باش. بذار دستات سهم من باشه! بیا همه چیو خراب کن با هم از اول میسازیمش من عاشق ساختن با توام. اصلا با تو ساختنه که قشنگه!
تو باشی نشد معنا نداره، همه چی میشه. باش بذار بودنت مستم کنه نه الکل و هزار و یک کوفت و زهر مار دیگه. باش و بذار خماری بودنتو بکشم نه نبودنت! باش عزیزم باش.. حالا میای یا ... ؟
یاردآ-
تاریخ نمیخواد.
#بادبافشون
۳۴.۳k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲