♣︎ن خیرم من قهرم اصن

♣︎ن خیرم من قهرم اصن
♬تو قهر کن من خودم منت میکشم بیب
♣︎جدی؟ ولی دوستم میگفت تو آدم بدی هستی و خیلی مغروری میگفت نامردی
♬دوستت غلط کرد
♣︎من رو دوستم غیرت دارماااا
♬سر من چی
♣︎تورو دوروزه میشناسم کلا
♬هه...من اینجوری نیستم اگه باشمم حداقل با تو نیستم
♣︎چرا
♬چی چرا
♣︎ دوروزه منو میشناسی فق
♬دلیل نمیشه...
♣︎وا
♬^لبخند
︎چه قشنگ میخنده خدااا
♬بعد بگو عاشقم نیستی
وای باز بلند فکر کردم
♣︎ایش رانندگی رو بکن نفرستیمون ته دره
اصن خونه ات چرا انقدر دوره؟
♬بیب چون داریم میریم از شهر بیرون و به سمت کوه و جنگل...
♣︎چرا باید خونه ات یه همچین جایی باشه
♬چون از فضای شهر بدم میاد...
♣︎اووو
♬^لبخند
چیزی نگفتم و خوابیدم...
"پرش زمانی"
با صدای موسیقی چشمامو باز کردم
یکم چشم چرخوندم و جیمین رو با یه لباس مشکی که هودی و شلوار ستش بود دیدم
♬پاشو خواب‌آلوی من
دید حرکتی نمیکنم اومد رو تخت و پتو رو از روم کشید نسیم خنک پاهای لختمو نوازش کرد
وایسا من چرا لختم