من واقعا از وضعیتم خبر ندارم
من واقعا از وضعیتم خبر ندارم
هم دلم می خواد تا فردا صبح بی وقفه گریه کنم...
از یه طرف انقدر خستم که حوصله گریه کردنم ندارم نه حرفی نه چیزی منتظرم امامن نمیدونم منتظر چی...
نمیدونم به جز تحمل کردن چه کاری از دستم برمیاد هم به کمک نیاز دارم هم میدونم میتونم خودم تنهایی از پس همه چی بر بیام
لعنت بهش من حتی نمیدونم اسم این وضعیت چیه...
هم دلم می خواد تا فردا صبح بی وقفه گریه کنم...
از یه طرف انقدر خستم که حوصله گریه کردنم ندارم نه حرفی نه چیزی منتظرم امامن نمیدونم منتظر چی...
نمیدونم به جز تحمل کردن چه کاری از دستم برمیاد هم به کمک نیاز دارم هم میدونم میتونم خودم تنهایی از پس همه چی بر بیام
لعنت بهش من حتی نمیدونم اسم این وضعیت چیه...
۸.۳k
۰۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.