بزرگی میگفت ...
بزرگی میگفت ...
شما را به خواندن این قصه دعوت میکنم👇
یکی بود یکی نبود
این داستان زندگی ماست
همیشه همین بوده یکی بود یکی نبود
در اذهان شرقی مان نمیگنجد
با هم بودن با هم ساختن ،
برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد
هیچ قصه گویی نیست
که داستانش این گونه آغاز شود
که یکی بود ، دیگری هم بود، همه با هم بودند
و ما اسیر این قصه کهن ،
برای بودن یکی ، یکی را نیست میکنیم
از دارایی ، از آبرو ، از هستی
انگار که بودنمان وابسته به نبودن دیگریست
هیچ کس نمی فهمد جز ما
و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ،
ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن
و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم
هنر نبودن دیگری .
یکی هست ، دیگری هست ، همه هستیم.....
شما را به خواندن این قصه دعوت میکنم👇
یکی بود یکی نبود
این داستان زندگی ماست
همیشه همین بوده یکی بود یکی نبود
در اذهان شرقی مان نمیگنجد
با هم بودن با هم ساختن ،
برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد
هیچ قصه گویی نیست
که داستانش این گونه آغاز شود
که یکی بود ، دیگری هم بود، همه با هم بودند
و ما اسیر این قصه کهن ،
برای بودن یکی ، یکی را نیست میکنیم
از دارایی ، از آبرو ، از هستی
انگار که بودنمان وابسته به نبودن دیگریست
هیچ کس نمی فهمد جز ما
و آن کس که نمی داند و نمی فهمد ،
ارزشی ندارد ، حتی برای زیستن
و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم
هنر نبودن دیگری .
یکی هست ، دیگری هست ، همه هستیم.....
۴.۷k
۰۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.