گاهی اوقات میای خوبی کنی، میای حال طرف مقابلا خوب کنی، می

گاهی اوقات میای خوبی کنی، میای حال طرف مقابلا خوب کنی، میبینی خودت داغون شدی
تشکر که نمیکنند هیچ، تازه هزارتا فکر و خیالم میکنند که انگار میخوای ازشون سوء استفاده کنی
و دقیقا این مدت من اینطور شدم، هر کسی رسید یه ضربه زد و رفت

تصمیم گرفتم سبک زندگیما تغییر بدم
به آدم ها را بر اساس لیاقتشان اجازه بدم به زندگیم راه پیدا کنند یا حتی از زندگیم اخراجشان کنم

مغرور نیستما، نه اصلا
اما تصمیم گرفتم برای خودم ارزش و احترام قائل باشم
چیزی که در گذشته رعایت نمیکردم و اولویت زندگیم دیگران بودند
اینکه حال دیگران در زندگیم خوب باشه
اینکه دیگران در زندگیم ناراحت نباشند
حتی اگر حالم را بد کنند و باعث ناراحتی من شوند
یعنی اولویت دیگران بودند تا خودم
اما
اما دیگر اینگونه قرار نیست باشم
اگر حال من براشون مهم باشه
اگر برای حال خوب من تلاش میکنند
اگر برای من ارزش و احترام قائل هستند

قطعا جایگاهشان حفظ خواهد شد
قطعا چندین برابر برای حال خوبشان تلاش می کنم

اما
اما اگر اینطور نباشد
به راحتی حذف میکنم
به راحتی بلاک میکنم
و یک غریبه ی به تمام معنا خواهند شد