چیزی از فرقِ سرش به سرعت پایین آمد. از چشم هایش بیرون زد.
چیزی از فرقِ سرش به سرعت پایین آمد. از چشمهایش بیرون زد. گلویش را خراشید و درون دلش فرو ریخت. این شکلِ طبیعیِ چیزی بود، که بعدها فهمید غصه است.
۱۳.۰k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲