گویی تمام زندگیم را برای رسیدن به مقصدی دوییده ام اما حال
گویی تمام زندگیم را برای رسیدن به مقصدی دوییده ام اما حال که رسیده ام طعم پیروزی را نچشیده ام، گویی همان دریانوردی میمانم که به عشقش به دریا میبالد اما طوفان همان دریا او را به اعماق کشیده است، گویی همان ادم مست با غروری میمانم که به تحمل بیش از حدش نسبت به الکل مینازد اما همان باعث کوری چشم هایش شده است و دراخر حس همان معشوقی را دارم که در برابر دیگران از شخص مورد علاقه اش حمایت کرده است اما هیچ اغوشی برایش باز نشده .
۲.۴k
۲۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.