و از شما
و از شما
زخمها خواهم خورد !
شروع نشوید لطفا
که زخمهایی یدک دارم از
همه زخمهای قدیمی ام...
آهای شما که رفتهاید!
بیاید ببرید زخمهایتان را
که پیر شده ام
و منحنی به خودم.
من کول بَر نیستم
من فقط
شرحهشرحه شده ام.
چه شروع کنم با شما؟!
که خستهام به جان شما!
نه نیازمندِکسی بودم
و نه نیازمند ِکسی هستم
داغی که مانده بر دل من
با هیچ قطبی خنک نمیشود
فقط ذوب میشود یخها
و جهانتان را آب میگیرد!
بروید زخمهای ناخوانده
بخوابید زخمهای آینده
که بنده نه آینده ای دارم
و نه دیگر گذشتهای مانده...
#محسن_چاوشی
زخمها خواهم خورد !
شروع نشوید لطفا
که زخمهایی یدک دارم از
همه زخمهای قدیمی ام...
آهای شما که رفتهاید!
بیاید ببرید زخمهایتان را
که پیر شده ام
و منحنی به خودم.
من کول بَر نیستم
من فقط
شرحهشرحه شده ام.
چه شروع کنم با شما؟!
که خستهام به جان شما!
نه نیازمندِکسی بودم
و نه نیازمند ِکسی هستم
داغی که مانده بر دل من
با هیچ قطبی خنک نمیشود
فقط ذوب میشود یخها
و جهانتان را آب میگیرد!
بروید زخمهای ناخوانده
بخوابید زخمهای آینده
که بنده نه آینده ای دارم
و نه دیگر گذشتهای مانده...
#محسن_چاوشی
۱.۲k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.