چشم هاي تیله ای او نه سبز رنگ بود ، که با دیدن گیس هاي در
چشم هاي تیله ای او نه سبز رنگ بود ، که با دیدن گیس هاي درخت بید به یادش بیفتم ؛ و نه آبي که با دیدن اقیانوس بیکران و گشادهٔ آسمان به یاد آورمش . سیاه بود ! رنگی که همهٔ دنیاي من را سرچشمه میگرفت ، شاید بخاطر علاقه ام به سیاه است . ولی با اینکه خاطر سیاه را از چشمانش داشتم ، اما انگار سفیدترین نقطه میان تاریکی درونم و زندگی ام بود .
۷.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.