YOUR LOVE TOUR
پارت ۱
ا/ت ویو:
اول از همه خودمو معرفی میکنم من ا/ت هستم توی یه خانواده ی نسبتا پولدار زندگی میکنم از ایران اومدم توی دانشگاه ... در دانشکده ی هنر سال اولم و امروز اولین روز دانشگاهمه
امروز صبح از خواب بیدار شدم و یه دوش ۵ مین گرفتم موهامو خشک کردم و یه لباس معمولی پوشیدم صبحانه خوردمو استرس زیادی داشتم پس سریع راننده رو خبر کردم و راه افتادم رسیدم که دیدم همه دور یه نفر جمع شدن که انگار شاخ دانشگاهه منم رفتم واقعا کراش بود سال دومی بود بهش نگاه میمیکردم کردم که گفت(&): به به یه تازه وارد داریم
_عم سلام من.... خاستم خودمو معرفی کنم که حرفمو قطع کرد
&از این به بعد هر وقت من گفتم مینالی
از این حرفش خیلی بدم اومد که یهو دیدم همه ی نگاه ها رفت سمت دختری که جسورانه اومد جلوی من وایساد و گفت(×): هی کوک( از این به بعد جونگ کوکو کوک مینویسم) تو هق نداری چون مادرت صاحب اینجاست اینجوری باهاش حرف بزنی و زد توی گوشش
همه بحت زده بش نگاه میکردن که من دستشو گرفتم
_هی نیاز نیست بخاطر من خودتو به خطر بندازی
و بردمش توی راه رو که واسم درد و دل کرد مثل اینکه قبلا دوست دختر کوک بوده و میدونه کوک هنوز دوسش داره و بلایی سرش نمیاره بخاطر همین اینجوری باش حرف زده
×خب ما هنوز به هم معرفی نشدیم
_عه اها ببخشید من ا/ت هستم سال اولم
×خوشبختم منم کلارا هستم مثل کوک سال دومم
_اها پس تو اونی من شدی
×وای خیلی خوشحال که اینو شنیدم
رفتم سر کلاس اونم رفت سر کلاس استاد که اومد تو همه از سر جامون برای ادای احترام بلند شدیم و سلام کردیم یکی یکی از سر جامون بلند شدیم خودمونو معرفی کردیم نوبت به من رسید
_سلام به همگی من ا/ت هستم و از کشور ایران اومدم
که یکی گفت: اها فهمیدم ایرانیا کچلن و پوست بدی دارن که این پارچه هارو میندازن از حرفش خیلی ناراحت شدم چون من هنوز حجابم کنار نذاشته بودم گریم گرفت که دختر پشت سریم دست گذاشت رو شونمو گفت(=): عیبی نداره میدونم برای حجابه اینو ول کن حرف زیاد میزنه لبخندی به لبم اومدو گریم بند اومد اشکامو پاک کرد و با هم آشنا شدیم اسمش امیلی بود دختر خوبیه اون از ژاپن اومده و عاشق کرست ......
.....................................................
چون پارت اوله شرط نمیزارم ولی از پارت بعد شرط داریم:>
#تهیونگ #بی_تی_اس #کوک #جین #جیمین #جیهوپ #یونگی #نامجون #کلیپ #فیک #سناریو
ا/ت ویو:
اول از همه خودمو معرفی میکنم من ا/ت هستم توی یه خانواده ی نسبتا پولدار زندگی میکنم از ایران اومدم توی دانشگاه ... در دانشکده ی هنر سال اولم و امروز اولین روز دانشگاهمه
امروز صبح از خواب بیدار شدم و یه دوش ۵ مین گرفتم موهامو خشک کردم و یه لباس معمولی پوشیدم صبحانه خوردمو استرس زیادی داشتم پس سریع راننده رو خبر کردم و راه افتادم رسیدم که دیدم همه دور یه نفر جمع شدن که انگار شاخ دانشگاهه منم رفتم واقعا کراش بود سال دومی بود بهش نگاه میمیکردم کردم که گفت(&): به به یه تازه وارد داریم
_عم سلام من.... خاستم خودمو معرفی کنم که حرفمو قطع کرد
&از این به بعد هر وقت من گفتم مینالی
از این حرفش خیلی بدم اومد که یهو دیدم همه ی نگاه ها رفت سمت دختری که جسورانه اومد جلوی من وایساد و گفت(×): هی کوک( از این به بعد جونگ کوکو کوک مینویسم) تو هق نداری چون مادرت صاحب اینجاست اینجوری باهاش حرف بزنی و زد توی گوشش
همه بحت زده بش نگاه میکردن که من دستشو گرفتم
_هی نیاز نیست بخاطر من خودتو به خطر بندازی
و بردمش توی راه رو که واسم درد و دل کرد مثل اینکه قبلا دوست دختر کوک بوده و میدونه کوک هنوز دوسش داره و بلایی سرش نمیاره بخاطر همین اینجوری باش حرف زده
×خب ما هنوز به هم معرفی نشدیم
_عه اها ببخشید من ا/ت هستم سال اولم
×خوشبختم منم کلارا هستم مثل کوک سال دومم
_اها پس تو اونی من شدی
×وای خیلی خوشحال که اینو شنیدم
رفتم سر کلاس اونم رفت سر کلاس استاد که اومد تو همه از سر جامون برای ادای احترام بلند شدیم و سلام کردیم یکی یکی از سر جامون بلند شدیم خودمونو معرفی کردیم نوبت به من رسید
_سلام به همگی من ا/ت هستم و از کشور ایران اومدم
که یکی گفت: اها فهمیدم ایرانیا کچلن و پوست بدی دارن که این پارچه هارو میندازن از حرفش خیلی ناراحت شدم چون من هنوز حجابم کنار نذاشته بودم گریم گرفت که دختر پشت سریم دست گذاشت رو شونمو گفت(=): عیبی نداره میدونم برای حجابه اینو ول کن حرف زیاد میزنه لبخندی به لبم اومدو گریم بند اومد اشکامو پاک کرد و با هم آشنا شدیم اسمش امیلی بود دختر خوبیه اون از ژاپن اومده و عاشق کرست ......
.....................................................
چون پارت اوله شرط نمیزارم ولی از پارت بعد شرط داریم:>
#تهیونگ #بی_تی_اس #کوک #جین #جیمین #جیهوپ #یونگی #نامجون #کلیپ #فیک #سناریو
۹.۰k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.