مآمآنـم پشـتع شیـشع عآی سی یۅ جیغ میزنع میگع وݪی اون عروس

مآمآنـم پشـتع شیـشع عآی سی یۅ جیغ میزنع میگع وݪی اون عروس نشدع بود:)❌👰🏻
بعد یهویی دڪتر ملافع رو میکشع رو سرم:)🛌
بابام دستو پاش شل میشع:)👨🏻🥀
داداشمـ شروع میکنه بع گریه کردن:)👦👀🙌
ولی من اون لبخند لنتی رو لبامع:)👩🏻🙂
روزع موعود فرا میرسع:)📃
همع سیاه بع تن کردن:)🕳
تازع از مردع شور خونع درم میارن:)💸
میزارنم تو تابوت:)⚰
مامانم خودشو رو خاکا میکشع:)🗿
میگع دختر مامان مرگع من پاشو:)🎡
مگع بع مامان قول ندادع بودی خانوم معلم بشی:)👩‍🎓
مگع قول ندادع بودی منو ببری سفر:)✈️
د لنتی حالا داری کدوم گوری میری؟:)🏴
بابام همینطور سکوت میکنع:)🤐👨🏻
بع روزایی فک میکنع کع نمیزاشت با دوستام برم بیرون:)👭🚫
با خودش میگع شاید اگع میزاشتم برع بیرون این اتفاق سرش نمیومد:)🚳
یهویی بغضش میترکع:)💧
میزنع زیرع گریع:)😭
عه بابا جونم:)👨🏻♥️
چرآ گریع میکنی؟:)☹️✨
دخترت دارع میرع پیشع خدا:)🙂💔
خدا خودش مواظبم هست:)🚠🖤
میرسیم بع جایی کع باید منو توش بزارن:)🏯
بع خونوادم میگن بیاید خداحافظی آخرو بکنین:)🏗
اول از همع داداشم میاد:)
فدات بشم دآدآش چقد لباس سیاه بهت میاد:]😻💔
شروع میکنع آروم آروم گریع کردن:)💧👩
یهو داد میزنه میگع مگع قول ندادع بودی هیچ وقت تنهام نزاری و همیشه پشتم باشی:)🌈🥀
مگع قول ندادی واسع تولدم سوپرایزم کنی:)♥️🎁
یهویی خالم میاد داداشمو میبره میبرع:)😞🥀
همع باهام وداع میکنن:)😓👋🏻
نوبت بابام میرسع:)👨🏻
میاد بالایع سرم:)⚰
میگع دختر بابا:)👩🏻👨🏻
الهی دورت بگردم مرگع من بلند شو:)👀
فدات بشم من بلند شو:)👁👁
نزار یع پدر داغع بچشو ببینع:)👣
مردای فامیل جمع میشن 🐾میان بابامو میبرن:)👨🏻👦🏻
همع میرن عقب تا خاکو روم بریزن:)🙇🏻‍♀
یهویی صدایع گریع ها بلندتر میشع:)😭😫
یک از اون وسط جیغ میزنح:]
وایصید من باهاش کار دارم هنوظ😫
عع رفیق ط عی 😇
چ خوب شد ک اومدی میخاصم بهط بگمم خیلی مواظب خودت باعش رفیقم🙃
دارع میگع پآشو چرآ درآز کشیدی عین شوخی عصن قشنگ نیص پآشو دیگع پاشو بآعم مصخرع بازی دراریم....

میان میبرنش عقب:)🖤
چشآمو میبندم:)💔
صداها دورتر میشع:)🤤
دورترو...
دورتر......(:
#پایآن_محـ 🚬
و
#پایان_دختر_بودن:)