لب خندان تو برق چشمان تو
لب خندان تو برق چشمان تو
برده قرار از دل عاشق زارم
با من بي نوا بيش از اينم جفا دگر مکن يارم
اي گل ارغوان همچو سرو چمان اي در شب تار من روشنايی
بت چين و ختن روح و جاني به تن دل ميربايی
آتش زده اي بر دل واي از من و آه از دل
زندگی بی تو شده بيحاصل
برده قرار از دل عاشق زارم
با من بي نوا بيش از اينم جفا دگر مکن يارم
اي گل ارغوان همچو سرو چمان اي در شب تار من روشنايی
بت چين و ختن روح و جاني به تن دل ميربايی
آتش زده اي بر دل واي از من و آه از دل
زندگی بی تو شده بيحاصل
۳۱۴
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.