زمان که گذشت
زمان که گذشت
نگاهم نسبت به آدما عوض شد.
نمیدونم خوب شد یا بد ؛ اما اینو
میدونم که رفتن آدما و اومدنشون توی
زندگیم برام دقیقا مثل صحنه ی تئاتر شد.
حرفاشون مث دیالوگای تکراری حین اجرا
و خودشون برام شدن یه بازیگر حرفه ای
روی صحنه. در این فصل از زندگیم آدمهای
زیادی در رفت و آمد هستن و من رو یکی
از صندلیای این تئاتر نشستم و در حین
سکوت، نظارهگر هستم.
نگاهم نسبت به آدما عوض شد.
نمیدونم خوب شد یا بد ؛ اما اینو
میدونم که رفتن آدما و اومدنشون توی
زندگیم برام دقیقا مثل صحنه ی تئاتر شد.
حرفاشون مث دیالوگای تکراری حین اجرا
و خودشون برام شدن یه بازیگر حرفه ای
روی صحنه. در این فصل از زندگیم آدمهای
زیادی در رفت و آمد هستن و من رو یکی
از صندلیای این تئاتر نشستم و در حین
سکوت، نظارهگر هستم.
۹۳۶
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.