به عالم گر تهی دستی به درگاه رضا روکن
به عالم گر تهی دستی به درگاه رضا روکن
کز این در هیچ کس با دست خالی برنمی گردد
میسر گرنشد لطفش برو خود را ملامت کن
که کم لطفی ز اولاد علی باور نمیگردد
کسی که ضامن آهو شود وقت گرفتاری
یقینا زائرش بی بهره از این در نمی گردد
الا ای درد مندی که به دل مهر رضا داری
ز دوزخ از چه می ترسی تو جنت زیر پا داری
کز این در هیچ کس با دست خالی برنمی گردد
میسر گرنشد لطفش برو خود را ملامت کن
که کم لطفی ز اولاد علی باور نمیگردد
کسی که ضامن آهو شود وقت گرفتاری
یقینا زائرش بی بهره از این در نمی گردد
الا ای درد مندی که به دل مهر رضا داری
ز دوزخ از چه می ترسی تو جنت زیر پا داری
۱۰.۰k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳