مسافری که ناپدید می شد👆👆👆👆👆
مسافری که ناپدید می شد👆👆👆👆👆
یک زوج آمریکایی روایت می کنند هنگامی که در شب سردی از شب های زمستان تنها در جاده مینهسوتا یا مونتانا رانندگی می کردند در میان برف های کنار جاده، دختری دیده اند که شال سبزی به گردن دارد. مسما آنها ترمز می کنند تا دختر را سوار کنند. دختر در صندلی عقب سوار می شود. خیلی حرف نمی زند و در پاسخ اینکه کجا زندگی می کند، به یک مزرعه بسیار دور اشاره می کند. چند دقیقه بعد، این زوج متوجه می شوند دختر ناپدید شده است! آنها به آن مزرعه می روند، در می زنند و زنی با موهای جوگندمی در را باز می کند و زوج به او می گویند آنها مسافری داشته اند که ادعا کرده است اینجا زندگی می کند. زن می گوید: «این ممکن نیست.دختر من 20 سال پیش در یکی از شب های سرد زمستان مرده است.» و او روی چوب رختی جلوی در، شال سبز دخترش را آویزان کرده بوده است.
یک زوج آمریکایی روایت می کنند هنگامی که در شب سردی از شب های زمستان تنها در جاده مینهسوتا یا مونتانا رانندگی می کردند در میان برف های کنار جاده، دختری دیده اند که شال سبزی به گردن دارد. مسما آنها ترمز می کنند تا دختر را سوار کنند. دختر در صندلی عقب سوار می شود. خیلی حرف نمی زند و در پاسخ اینکه کجا زندگی می کند، به یک مزرعه بسیار دور اشاره می کند. چند دقیقه بعد، این زوج متوجه می شوند دختر ناپدید شده است! آنها به آن مزرعه می روند، در می زنند و زنی با موهای جوگندمی در را باز می کند و زوج به او می گویند آنها مسافری داشته اند که ادعا کرده است اینجا زندگی می کند. زن می گوید: «این ممکن نیست.دختر من 20 سال پیش در یکی از شب های سرد زمستان مرده است.» و او روی چوب رختی جلوی در، شال سبز دخترش را آویزان کرده بوده است.
۳.۳k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.